خواب دیدم خواهرم و یه خانمی ک نمیشناسن با چاقو با یه حالت مست نیخوان بهم حمله کنن من اون خانم غریبه رو زدم تو شکمش با چاقو و خواهر عزیزتر از جانم رو تو سرش با چاقو زدم بعد فرار کردم دیدم اون خانم ابجیمو بغل کرد بعدش خواهرمو بردیم بیمارستان کل سرش و موهاش خونی بود و زنده موند اما خیلی مظلکم نگام میکرد آرام جانم خواهرمو خیلی دوس دارم از ناراحتی خوابم نمیبره تعبیرش چیه؟