الان حدود ۲۲ سالمه.دانشگاهو ول کردم که تغییر رشته بدم،بابام همش بهم میگه علاف و بیکار،نون خور اضافه.
همش تو خونه کار میکنم و اجازه ندارم هیچ جایی برم.خالم امروز نزدیک خونمون بود زنگ زد گفت بیام دنبالت بریم خونمون که بابام اجازه نداد کلی هم داد زد.خیلی بدددهنه و دست بزنم داره.مدام به خواهرم میگه تو شبیه این نشو!اخه مگه من چمه.هیچکار بدی نمیکنم بخدا حتی هیچ کلاسی نمیذاره برم.هیچکاری ندارم که انجام بدم.بهم پولم نمیدن.
پارسال افسردگی گرفتم هیچکس عین خیالش نبود خودم با طب سنتی حالمو بهتر کردم اما بخاطر جو خونه و اضطراب نارسایی دریچه قلب گرفتم که اصلا براشون مهم نیست بمیرمم.همچنان اذیتم میکنه بابام.مامانمم تمام وقت حواسش به خواهر هشت سالم و مدرسهشه.
هرروز که از خواب بیدار میشم میدونم امروزم مثل دیروزه.. هرروز تکرار میشه.تمام مشکلاتمون بخاطر بابامه.شدیم ربات و هیچ حقی از خودمون تو هیچی نداریم حتی لباس پوشیدن.من هیچ دوستی ندارم.فقط فیلم میبینم که دیگه حالم از اینم بهم میخوره…
برام دعا کنید دیگه واقعا ادامه دادن سخته برام…💔