الان سه ماهه باهاش قهرم میاد دنبالم.ولی میگه باید با مادرم زندگی کنی .. خودش خونه داره . من دوست دارم مستقل باشم . مادرش خیلی تو زندگیم دخالت میکنه .همش دعوا راه میندازه . خیلی اذیتم میکنه عوضی .دیشب شوهرم آومد خونمون .. ولی مامانش تو ماشین موند نیومد بالا. به ما قشنگ بی احترامی کرد . شوهرم تا بهم زنگ میزنه .میگه کجایی . چرا صدای موتور میاد . صدای کیه . خونه ای ؟ بهش گفتم اگه راست میگفتی منو خوشبخت میکردی بجایی این زر زدنا....دیگه شب رفت بهش گفتم . ی لطفی بهم کن دیگه نیا اینجا . دیگه نمیخوام ببینمت . 😏
چ ربطی به غیرتی داره؟ایشون شکاکه
ایششش
کیه با مادر شوهر زندگی کنه
جداشو
خوب کردی مرتیکه ی بچه ننه پررو ... اگه پرسید کجایی به تو ربطی نداره
خوب کاری کردی
با ادم شکاکی ک.توهم میزنه کار هرکسی نیست ساختن
لطفا لطفا این کار رو نکن، نزار مامانش رو زندگیت مسلط شه، زنعمو منم اینجوری بود پنج سال اول زندگیش رو شریک بود با خونه بابا جون اینام، بنده خدا پدرش دراومد هنوز واسه مشکلات اونموقع اش میره تراپیست!!!!!!!
اتفاقا مردای آشغال غیرت ندارن
شما معنیشو بد متوجه شدین
ربطی به غیرت نداره ها ایشون شکاکه و زندگی کردن با این آدما کار ساده ای نیست موهات سفید میشه فکراتو بکن
اخلاق تا آخر عمر عوض نمیشه تصمیم با خودته
روز خواستگاری نگفت نمی خواد مستقل باشه؟ اگه نگفته خیلی نامردی کرده و الان حق داری زیر بار نری ولی اگه گفته و قبول کردی تعدیل کن شرایطو به دو تا خونه کنار هم مثلا
بهش بگو خونه مستقل میخوام اینطوری راحت ترم قبول نکرد. برو خودت قبلش ی مشاوره مشکلتو بگو اگر مشاوره باهات همنطر بود بهش بگو بیاد باهاش حرف بزنه
موافقت نبود مشاورتو عوض کن
یا اگر خانواده ات پشتت هستن بگو اونا جلوش دربیان
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
