2777
2789
عنوان

میخوام بچه دوم بیارم ،مامانم مخالفت میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 873 بازدید | 55 پست

خوب اگه شرایط مالی دارید سریع ببرش کربلا و بعدم بچه دار شو

مثل یه پرنده که همه پرهاشو چیدن،پشت تو راه اومدم تورو نفس کشیدم🤍من میترسیدم ولی به خاطرت پریدم چون دلم میخواد برات بمیرم و نگاه کنی جاش فقط حسابمو از عاشقا جدا کنی،زخمی که میخورم از آدمها را دوا کنی🤍

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

شرایط جسمیشون جوریه که احساس ناامنی میکنن و میترسن به شما نیاز داشته باشن و شما نتونی بهشون برسی.حال ...

والا دوهفته پیش مشهد برده بودمش با هزینه خودم!! 

ده ماه قبل هم دوباره مشهد برده بودمش!!


تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40
خب یه کربلا ببرش اصلا طول نمیکشه خیلی سریع راست و ریست میشع کارا

پاسپورت نداره ...

پول بردنشم ندارم 

چن ساله میگم پاسپورت بگیر نصف راهو رفتیم ولی هنوز نگرفته


تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40
خودتون بچه دوم دارید ؟ پسر من ۶ سالش هست خوبه برای دومی اقدام کنم

عالیه

ببین زمانی که بچت خودش تونست غذا بخوره و دستشویی بره و لباساشو عوض کنه بهترین زمانه

من زود بچه دومو به دنیا اوردم الان خیلی اذیتم


من اصلا نمیتونم درک کنم

مادر من ۵ تا بچه آورده

مادرشم ذره ای دخالت تو زندگی محل زندگی تعداد بچه نداشته

اصلا قدیمی ها دخالت نمی کردن

بعد نمیدونم مادرای جدید چرا انقد پرو شدن

حد احترام خودشون رو نگه نمیدارن

مادر من که قشنگ کله اش تو زندگی منه

خودش هر غلطی بگی کرده تو زندگیش

پدر و مادرشم پشم بودن

❤خدایا شکرت

والا دوهفته پیش مشهد برده بودمش با هزینه خودم!!  ده ماه قبل هم دوباره مشهد برده بودمش!!

خدا خیرت بده حتما خیلی بهشون خوش گذشته واسه همین میترسن بچه دوم بیاد دیگه جایی نبریش!به نظرم به خاطر شرایط جسمیش یکم بهشون حق بده و ازشون ناراحت نشو ولی خب برنامه زندگیتم تغییر نده

 proud femenist  

خب ببرش کربلا اشکال نداره مادرت یه عمر زحمتت کشیده  چون ویلچر نشین هست بهت میگه وگرنه اگه پا داشت خودش میرفت به شما رو نمینداخت میدونه منت نمیزاری دلش کربلا میخاد 

اصلا نذار بزرگ بشه بعد بیاری مصیبته تا ابدیت جنگ داری رسما

من اختلاف سنیم با خواهرم حدود ۱۱ ساله

بخدا مصیبت بود من درس میخوندم دبیرستان اون یه بچه کوچیک بود ک میومد وسایل منو بهم میریخت یا روی تبلتم آب میریخت و...

توی سن ۱۶ ۱۷ سالگی هیچکس تحمل یه خواهر برادر خیلی کوچیکو نداره


دوستش دارم ولی واقعا حس میکنم خواهرم ۲ تا مادر داره

یکی مامانمون یکیم من

بخدا ۴ سالش اینا بود یسری وقتا زبونش نمیچرخید به من میگفت مامان😂😂😂😂

مادرمم شاغله ، قشنگگگ روزایی ک من بودم مادری کردم مریض بود قشنگ میدونستم چی باید بهش بدم یا ....


الانم باز مصیبته برام چون دانشگاهم از بهمن تموم شده منتظرم مهر ماه برم ارشد اگر خدا بخواد

رسمااا شدم زن خونه دار ک صبح غذا بذارم برای خواهرم ک زود از مدرسه میاد بخوره

وسایلش رو بردارم بگم امتحان چجور بود و...

دوستام همه میگن چجور تحمل میکنی

میام برم یه جا ، مامانم میگه خب من سرکارم خواهرت از مدرسه برگشت کجا بمونه؟؟؟

مصیبتیه خلاصه

الهی مرا در شب فقرم بسوزان اما محتاج نامردان مگردان ❤️‍🔥

پاسپورت نداره ... پول بردنشم ندارم  چن ساله میگم پاسپورت بگیر نصف راهو رفتیم ولی هنوز نگرفته

پدرتون در قید حیات هستن؟؟

به پدر یا برادرتون بگید پاسپورت بگیرن و هزینه سفرشونو بدن شما خودتون میبریدشون


والا همه این کارارو همین دوهفته پیش تو حرم امام رضا انجام دادم ....

خو حالا یه کربلام تونستی ببر خدا خیرت بده فک کن تمام این ذوق و زحماتی که واسه بچت داری مادرت واسه توهم داشته

بر قامت دلربای مهدی صلوات 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز