سلام به همگی ، دوستان میخوام بین منو خواهرم شما قضاوت کنید .
منو خواهرم خیلی با هم صمیمی بودیم الان یه چند وقتی هست که باهم قهر کردیم ، حالا سر چی قهریم الان بهتون میگم ،
شوهر من منو خیلی دوست داره همه جا هوامو داره الان که باردارم صد برابر کمکم میکنه و کنارمه تو سختیا مشکلات خلاصه همه جا ، اینم بگم که منو شوهرم همسنیم و خیلی باهم تفاهم داریم ، ما تو خلوت خودمون خیلی باهم صمیمی هستیم و بهم احترام میزاریم ما ۵ ساله ازدواج کردیم ولی هنوز مثل همون اوایلیم اینم بگم شوهرم جایی که میریم وقتی خونواده هماهنگ میکنن که باهم جایی بیرون هیچ نظری نمیده تا برسه خونه با من مشورت کنه من خودم تلفن میکنم به بقیه نظرمو موافق یا مخالفمونو اعلام میکنم و در کل باهم خیلی مچیم این از شوهرم .....
حالا خواهرم.....
خواهرمم خیلی زندگی خوبی داره شوهرش اوکی و خوب هست و خدارو شکر از هم راضی هستن خلاصه شوهر خواهرم خیلی آدم منطقی و درستیه ، یه دختر ۹ ساله هم داره ولی خواهرم بیشتر مواقع تو جمع میخواد خودشو نشون بده ، خیلی حرف میزنه گاهی سر و ته حرفاشو نمیتونه جمع کنه و گاهی مواقع گند میزنه و اطرافیان ناراحت میشن ، میخواد خودشو اینجوری معرفی کنه که خیلی خوش صحبت و بانمکه، ، عقل کله ، خیلی زبرو زرنگه ، اما متاسفانه بیشتر مواقع خرابکاری میکنه و موجب دلخور شدن اطرافیان میشه ،
علت قهرمون.......
تو ماه رمضون یه شب افطار خونه بابام همه دعوت بودیم منو خواهرم با زنداداشم و مادر زنداداشم ،
جمع رو زنونه مردونه کردیم خانوما رفتیم تو اتاق ، آقایون و مامان و بابام تو پذیرایی بودن
بحث مجردی و سینما رفتن و کافی شاپ رفتن تو مجردی بود که دوران مجردی بهتره یا متاهلی ، هممون داشتیم نظر میدادیم که خواهرم از ( قول شوهرش گفت شوهرش معتقده کافی شاپ و سینما رفتن مال مجرداست وبیشتر دوست دخترها و دوست پسرا ها میرن سینما و کافی شاپ ) یهو من برگشتم گفتم نه بابا کی اینو گفته منو شوهرم قبل بارداریم هم خیلی سینما رفتیم هم کافی شاپ هنوز حرف تو دهنم بود که یهو برگشت تو جمع گفت اووو.... تو که شوهرت ازت میترسه و حساب میبره منو شوهرم اصلا مدل زندگی شمارو قبول نداریم من خیلی جا خوردم یعنی در واقع ضایع شدم تو جمع .... منم از همون شب باهاش قهر کردم اونم با من رفت و آمد نمیکنه به نظرتون کارش درست بود؟