بچه ها سلام
من اوایل ازدواجمون خانواده شوهرم و خودم رو دعوت کرده بودم و دسر و سالاد اینا چند مدل گذاشته بودم
خوب جوون بودم و ذوق داشتم
بعد شوهر خواهرشوهرم اومد بعدا بهم گفت که چقدر تجملاتی و من حالم بد شد و چقد ریخت پاش و فلان و بیسار
خیلی بد زد تو ذوقم
منم چیزی جوابش رو ندادم
بعد از یکی دوماه خواهرشوهرم فامیلهای شوهرش رو دعوت کرد اوف نگم که چیکار کرده بود،کلی چیز میز و غذا و اینا،خیلی ریخت و پاش های زیادی کرده بود ،بعد شوهرش بالای سفره نشسته بود کیف کرده بود و میخندید میگفت بفرمایید،فلان چیز رو میل کنید و آل و بل
بعد من....