اقا
۱۵سالم بود قرار بود برم بیرون مسیرمم تا یجایی تاکسی خور نبود باید پیاده میرفتم
اد اون روز جوگیر شدم گفتم بزار چادر ملی سرکنم😌😂
هیچی دیگ اماده شدم چادرمم سرکردم دم رفتن گلاب به روتون رفتم دستشویی بعدش از خونه زدم بیرون
کله ظهر
عینه اسکلا راه افتادم تو خیابون دارم میرم گرار😌🤣
بعد ۲۰ دقیقه و اینا
یه خانومه اومد جلو زد رو شونم
کرک وپرام ریخت
گفت ببخشید خانوم از پشت چادرتون رفته داخل شلوارتون...
من:
یه لحضه مغزم گوز پیچ شد چجوری چادرم رفته داخل شلوارم....
یه لحضه دست زدم به پشتم دیدم دستام مستقیم رفت رو باسنم بدون هیچ واسطه ای🤣😂
باسنمم قلمبه شده بود
نگو تو دستشویی میخواستمو شلوارمو بکشم بالا چادرم رفته توش
واااای وااااای
فک کن اونهمه مدت بااون وضعیتم داشتم راه میرفتم توخیابون الانکه حتی فکرشو میکنم میخوام محو بشم خاک توسرم
کونمم قلمبه شد بود
هیچی دیگ رفتم کنار دیوار رومو کردم طرف خیابون از پشت چادرمو که رفته بود لای شورتم میکشیدم بیرون🤣🤣🤣
چادر انقد چروک شده بود انگار از دهن گاو دراومده بود
تا بک هفته حالم خراب بود