بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
من شیفته خوشی های ساده ام ان ها اخرین پناه جان های محزون اند ☘️ ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم.بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این میارزد که خودمان باشیم ؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند
قربانی باج گیری تهدید و تجا.وز بودم لطفا اگر کتابی فیلمی پادکستی چیزی راجبش خوندید بهم اطلاع بدید♥️و اشتباهاتی که کردم و باعث این اتفاق برام شد: ۱. از سر کمبود محبت با چشم بسته وارد رابطه شدم و طرفم رو نشناختم/۲.اعتماد بیجا کردم کل اطلاعاتم رو مثل خونه و قیافه بابام رو طرف داشت/۳.احمق بازی در آوردم عاتو دادم دستش مثل عکس و چیزایی که خانواده ام باهاش مشکل دارن/۴.و دقیقا اون طرف میدونست که خانواده ام تو این مورد پشتم نیستن و باعث شد که منو بی دفاع ببینه/۵.وقتی فهمیدم طرفم اشتباهه باید جدا میشدم ولی از سر دلسوزی گریه هاش و التماس هاش موندم که چوب همون رو خوردم (بقول خاله ام برای خودت دلسوزی کن مردم دلسوز خودشون هستن)/۶.تن به باج گیری هاش دادم تا جایی که نایی واسم نموند اگر تن نمیدادم و مخالفت میکردم آنقدر ضربه نمیخوردم /۷.باید از اول که تهدید و باج گیری میکرد میرفتم شکایت میکردم تا کارش به تجاوز نکشه ولی اگر کشید هم باز مستقیم میرفتم پزشک قانونی تا بتونم شکایت کنم ازش /۸.یه جمله مهم تو این شرایط که بهش رسیدم (تو کلا یکبار زندگی میکنی؛میخوای کل زندگیت رو به خفت و خاری بگذرونی و بمیری؟یا حقت رو بگیری و بمیری این دومی خیلی ارزش داره)/۹.وقتی فهمیدی طرفت مریضه حتما جدا شو:آدم من کسی بود که دنبال این بود در هر شرایطی درک بشه حتی اگر اشتباهی میکرد؛دنبال این بود بهش محبت و احترام گذاشته شه.حتی بعد ت.جاوز گفت لطفا باهام مهربون باش؛این رو نگفت چون مهربون نبودما؛اتفاقا چون بودم میخواست نگهم داره ولی دگ بریده بودم/۱۰.به اندازه ارزش بده به آدم هات که یا هوا برشون نداره یا از سر بدبختی نگهت ندارن؛آدم من بشدت کمبود محبت داشت و حاضر بود به هر وسیله ای بدستش بیاره🌱🖤
همانطور که کودکان اسباب بازیهایشان را برای تعمیر نزد ما میآورند.من هم رویاهای شکسته ام را نزد خداوند بردم..اما بجای اینکه او را تنها و راحت بگذارم.انجا ماندم و سعی کردم به روش خودم به خدا کمک کنم..بلاخره طاقتم تمام شد..رویاهایم را پس گرفتم و فریاد زدم: ( تاکی باید منتظر بمانم!؟)#خداوند گفت: فرزندم وقتی تو مرا راحت نمیگذاری، چگونه باید رویاهای شکسته تورا باز بیافرینم؟ (خدایا سپردم دست خودت و از ته قلبم بهت ایمان دارم) میدونم که حواست بهم هست و همه چیو به بهترین نحو ممکن درست میکنی 🙂♥️ الا بذکر الله تطمئن القلوب🫀