خداروشکر با کل فامیل رفت و آمدمون در حد یک وعده اس
نهایتا کسی بخواد خونه ما یک شب بمونه که شاید سالی یک بار پیش بیاد
مامان بابامم از اینان که تا فامیل از شهر دیگه نیاد خونه ما کلا سفر نمیکنن به اون شهر که نکنه مجبور شن برن خونه اش😂💔
اخی یک هفته؟؟؟؟ای بابا خودتون هم زیادی. رو دادین من خونمون تعمیرات داشت مجبور شدم برم یک هفته نباشم اونم تعمیرات بود که خونه لازمش بود سقف طبقه پایین ها آب میداد....خلاصه داداش هام هر کدوم ی بهانه اوردن که نرم اونجا. مجبوری رفتم خونه مادرشوهر
خواهر شوهر مادرشوهرم همیشه میان خونه ما یک هفته کم کم میمونن اینقدر دلم شکوندن این مدت تویه کردم دیگه برم
بله واقعا دیگه از زندگیت سیر میشی مرتب استرس مهمان اومدن داری وقتی هم میان معلوم نیست برنامشون برای چند روزه همش باید گرفتار شام و ناهار ظرف شستن و جمع و جور کردن باشی حالا اگه سالی یه بار باشه یا نهایتش دوبار هیچ اشکالی نداره ولی نه آخه سالی چننننننند بار
صددرصد موافقم، چون بشششدت باهاش درگیریم
خودت را سرزنش:نکن اونا مهمون نبودن سوء استفاده گر بودند ... اگر کسی برای یکی دو بار اونم به مدت دو سه روز احتیاج به دوره درمان داشته باشه میشه به عنوان مهمان پذیراییش کرد تازه باید آداب مهمانی رفتن را رعایت کنه و حداقل زحمت و مزاحمت را برای صاحب خانه داشته باشه .... کسی هم که مدت طولانی تری احتیاج به دکتر داره دیگه باید فکر جا و مکان برای خودش باشه ... بعضی ها آنقدر رو دارند که اگر بفهمند جا و غذای مجانی دارند دیگه نه تنها کارهای ضروری بلکه برای گردش و تفریح و خرید هم دائم مزاحم بقیه میشن و انتظار الکی دارند
من با این تاپیک چه حس بدی گرفتم من مامانمینا شهرستانن دوتا خواهرام و دوتا برادرامم اونجان عید وتابستان اینا میریم البته یه هفته اینا وایمیسم یعنی اونا هم اینجوری فکر میکنن؟
خب ببین من از هر دو طرف مهمان زیاد برام میاد.
مثلا برای عمل جراحی حد اقل ۱۰ روز که علاوه بر پرستاری، آشپزی چند مدل مهمان و بچه و بیمار، نگهداری از بچه های خودمم هست.
خونم دو خوابس.
مجبورم بچه هام رو بیارم تو اتاق خودم.
صدای شوهرمم درمیاد😕
من مهمون دو هفته ای هم زیاد دارم.
حتی یک ماه و نیمم داشتم.
فامیل دورم میاد.
بعد مثلا میرم شهرم به زور میگن باید یه وعده بیای خونمون که عوضش اومدن خونم هر چقدر خواستن بمونن
