میگم بچها من دیروز با پارتنرم قرار داشتم...
بعد برگشت گف باهم بریم دم در خونمون من یه چیزی بردارم...
یکم پایین تر از خونشون پارک کرد...
گف تو همینجا منتظر باش من زود برمیگردم...
بعد چند دقیقه دیدم داره با یه خانومی میاد..
خانومم اومد باهام روبوسی کرد و سلام و احوال پرسی و این حرفا بعد گفت من مادرشم من تا فهمیدم تو باهاشی اومدم ببینمت چون ازت خیلی تعریف میکنه پیشم
ولی من ن شرایط دیدنشو داشتم ن توقع دیدنش و واسه همین این استرس افتاده ب جونم ک نکنه ازم خوشش نیومده باشه🥲
از خود پارتنرمم روم نمیشه بپرسم مادرت چی گفت خودشم چیزی نمیگه...
شماها بودین چیکار میکردین ازش میپرسیدین زشت نیست بپرسم؟!!!!میترسم بپرسم باخودش بگه چقد هوله🤦♀️