به نطرتون من شلخته هستم؟😫

وا چرا به خودت سخت میگیری دختر احترام خودتو نگه دار تازه من اونقد درد ندارم ک.ولی بازم اهمیت میدم

اره اینطوری واقعا بده ولی میشه تغییرش داد.من از همون اول مسئولیت نداشتم واسه همین کاملا نمیتونم درکت کنم.ولی برات ارزوی موفقیت دارم دوستم❤️

اشکال نداره عزیز دل دور همیم که حال همدیگه رو بهتر کنیم❤️

اره عزیزم ی عالمه راهکار دارم ک بتونی اعتماد بنفستو درست کنی.خودم استفادشون کردم❤️ولی امکانش هس یکی دوساعت دیگه بهم پیام بدی؟ چون میخوام ناهار درست کنم بعد ده روز🤦‍♀️😂

منم خیلی به تمیزی حساسم، بهم ریخته باشه عصبانی میشم. هر روز جارو میزنم و یه روز درمیون گردگیری، البته وسواسی که دارم فقط باعث شده دست درد و پا درد بگیرم.

یبار مادرهمسرم با دختراش و... اومدن خونمون خونه برق میزد، فقط عروسک دخترم روی مبل بود اومدم شکسته نفسی کنم گفتم عذر می‌خوام یکم بهم ریخته خونمون، مامانه گفت ایرادی ندارن خونه بچه داری همینه دیگه بهم ریخته میشه، اصلا در جا بدنم یخ زد از جوابش😂

اینکه کلا خیلی شلخته هست،تو خونه قدم میزنه موهاشو شونه میکنه هر جا که رسید شونه رو میزاره حالا بالای کابینت رو سینک هر جا باشه،،خونش ویلاییه درو همینطور باز میزاره جک و جونور میاد خونش عین خیالشم نیست ی سری رفتیم خونشون مادرشوهرشم اونجا بود خواست بره اتاق نماز بخونه جا پیدا نمی‌کرد لباس زیرا و سوتینای خودشو دخترش که بزرگه رو زمین بود قشنگ دیدم مادرشوهر لباسا و لباس زیرا رو با پاش زد کنار نمازشو خوند ی چند وقت پیش هم دیدم مادرشوهرمو خواهر شوهرام یک هفته هست که مدام میرن خونه ی این خواهر شوهرم با خودم گفتم اینا چرا یک هفته هست مدام میرن خونه ی این؟تا اینکه خواهرشوهرم زنگ زد و واسه افطاری دعوت کرد،فهمیدم اینا یک هفته هست بسیج شدن میرن خونشو جمع کنن تا این افطاری بده و مردم بیان جا پیدا کنن که بشینن،،ی چند سال پیش هم که بچش به دنیا اومده بود رفتم آشپزخونه واسه مهموناش چایی بریزم در کابینتو که باز کردم دیدم همه ی ظرفای ناشور رو چپونده تو کابینت،ظرفای خورشتی هم کپک زده 😐 آقا حالا مگه من ظرف پیدا میکردم مجبور شدم ی چند تا رو بشورم که چایی بریزم واسه مهمونا مادرشوهرشم این چیزا رو میبینه ولی اینقدر از این خواهرشوهرم می‌ترسه که لام تا کام هیچی نمیگه،،حالا با خودتون میگین شاید وضعش خوب نیست،،ولی نه خونش تو بالا شهره مبلای سلطنتی فرش سلطنتی ظرفای آنچنانی اتاق آنچنانی ولی حیییف این وسایل و خونه که دست اینه،،کارشوهرشم جوریه که با قاضی و وکیلا میگرده و همیشه هم اینا میرن خونه ی اونا و اونا میان مهمونی فقط من موندم این چطور از همکارای شوهرش خجالت نمی‌کشه که همیشه خونش کثیفه و برعکس همیشه هم مهمون داره،،بعد من بهش میگم چرا کارگر نمیگیری میگه نه شوهرم بدش میاد میگه دوست ندارم یکی بیاد از خونه زندگیم سر در بیاره،،ولی من میدونم دروغ میگه بهم مگه میشه همکارای شوهرت اونم همه قاضی و وکیل بیان خونت بعد خودتم شلخته بعد کارگر نگیری؟

به خودشم که نمیرسه هر وقت میخوام باهاش روبوسی کنم غصم میگیره که سیبیلاش میره تو صورتم😑 دخترشم که بزرگه از خودش شلخته تر خدا به داد شوهر آیندش برسه

من تااین حدنیستم میبینی ماهی یه بارازسقف به پایین سابیدم دوسدارم هرروزخونه مرتب باشه امانمیشه من ازکثیفی بدم میادفقط خونم همیشه نامرتبه به نظرخودم دومدل شلخته داریم هم کثیفه هم نامرتبه خونه ی من تمیزه آمانامرتبه اونم ازوقتی بچه دارشدم پسرم میبینی نقاشی کشیدمدادرنگی هاموندن وسط حوصلم نمیکشه پاشم جمع کنم یااسباب بازی هاش کلاوسطن ،آدم میشناسم سالی یه بارم گازپاک نمیکنه استکانااززردی به قهوه ای تبدیل شدن من نه ظرفای پلاستیکی مواستکانامودوهفته یه بارباوایتکس میشورم سرویسامم گاهی وقتارگ وسواسیم گرفت شیرآلاتوچنان تمیزکردم انگارالان ازمغازه خریدی 🤣🤣🤣همسرم گاهی وقتامیگه ساراچت شده بازرفتی سراغ مولکولای وسایل 😂😂😂

خواهر شوهر من لیدر شلخته هاست😎😂

همین قدری که تمیز میکنی عالی و کافی هست