قرار بود با دوستام برم سینما دیشب به بابام گفتم گفت نه نمیزارم بری نمیخواد بری تو اهل فیلم دیدن نیستی سینما چیکار داری. دیشب کلا عصبی بی حوصله بود اینم من گفتم بدتر کرد قهر کرد حالا صبح امروز خیلی ناراحت بودم داشتم سرش گریه میکردم. مامانم گفت ، سبک زندگی خانواده ما همینه خوشمون نمیاد دختر بره بیرون. ما مثل خانواده دوستات نیستیم. یهو عصبی شدم گفتم من شمارو قبول ندارم. گفت به جهنم مگه ما رفتارای تو رو قبول داریم گفتم منو قبول نداری پس چرا بچه دار شدین مگه من خواستم بیام تو خانواده شما. خیلی ناراحت شد. ولی به خدا منم دلم شکست. الان هی رد میشه تیکه میندازه😓 نمی‌خواستم این حرفو بزنم از دهنم در اومد .
چرا اصلا اجازه میگیری🙄
چن سالته مگه
یاد5سال پیش خودم افتادم سخت نگیر عزیزم میگذره❤
حرفت غیر منطقی نیست ولی برای مادر پدر خیلی درد اوره ! بابای منم نه مسافرت نه مهمونی نه جایی می برد اصل فکر تفریح بچه ها نیستن ! سال به سال یه عروسی میشد میگفت نمیریم ! اونوقت خودش با ماشین می رفت دور دور
خانواده منم خیلی سختگیر بودن 😢😢😢😢😢😢😢😢😢 هعییی
منو ن خانوادم میذاشتن جایی برم الانم شوهرم نمیذاره😶🤦♀️
خاطرات تکراری همه دخترا در خانواده های سنتی....
من میدونم بچه آدم این حرف رو بزنه چ دردی میگیره قلب آدم. دختر خوب با اصرار و لج بازی به جایی نمیرسی. ساعتهایی رو انتخاب کنین که راحت تر بتونی بیرون باشی و نگرانی خانوادت هم کمتر باشه .
اونا بد تو رو نمیخوان به فرهنگ خانواده ات احترام بذار
شاید دلشون نخواد دخترشون تنها بیرون باشه
دشمنتم نیستن خودت بعدا متوجه میشی چرا اجازه بهت نمیدادن
منم با مامانم دوره راهنمایی اینطور مسئله داشتم مامانم میگفت اگر بری آخر عاقبت نداره و فعلا من نمیدونم هرکاری میخوام بکنم اینو میگن اما یکاری کردم الان فقط چشم میگن میترسن من یبار با دوستم دختر بدیم نبود گفت بریم سینما مامانم گفت اصلا ما پدرمادرشو نمی‌شناسیم نه نمیشه من زدم زیر گریه و اینا بدش که گذشت اینا هی اینطوری میکردن سر بعضی از مسائل زدم میز شیشه ای خونمون جلوشون خورد کردم و یه دوسه تام خود زنی جوری همه پشماشون ریخته بود واقعا دیگه از موقع به بعد هرچی میشه بابا جلوم مامانم میگیره میگه سربه این روانی نزار این روانی روانی ترش نکن😂😂😂🥺😂
راستی چند سالته اگر بین ۱۴ تا ۱۶ و ۱۷ سالته گوش کن به حرفشون جدی راست میگن ولی اگر بین ۱۸ تا ۲۵ ایتا نه حق ندارن تو منفعل بار میای و نمتونی با اجتماع ارتباط برقرارکنی
درد من این بود که داداشام وقتی۱۷ سالشون بود همسن سال من بودن هرجا دلشون میخواست میرفتن. هرکاری میخواستن میکردن. ولی من حق هیچ کاری ندارم چون دخترم. چون به قول خودش خانواده ما خوشش نمیاد دختراشون برن تنهایی بیرون. اره خیلی دردناکه نمی‌خواستم اینو بگم بهش معذرت خواهی هم کردم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
