2777
2789
من جای کارگردان بودم رضا رو میگفتم بره ارز مامان منصور رضایت بگیره بعد که نعیم آزاد شد صحنه اول فصل ...

اره مسخره تموم شد باید برن از مادر منصور هم رضایت بگیرن مثل خانواده نریمان که رفتن ازشون رضایت گرفتن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

این وسط کی بود که پاش میلنگید.... 

معلوم نشد...فکر کنم آخرشو تغییر داده بودن...آخه اونکه تو فیلم بود پاش می‌لنگید ولی پای منصور فقط تو صحنه قبرستون که گرفتنش یه کوچولو انگار می‌لنگید بعدش دیگه نمی‌لنگید....بعدش یه سوال؟؟؟؟?؟؟؟؟؟؟؟حلقه عباس تو دست منصور چی کار میکرد؟؟؟؟چرا منصور باید حلقه عباس رو تو دستش نگه میداشت؟؟؟

یه جوری میگن مسخره تموم شد انگار‌ انتظار داشتن قسمت اخر ساحل زندع باشه 

نریمان هم نمرده باشه... قاتل ساحلم لیلا باشه


دست بردارین فیلم خوبی یود اخرشم خوب تموم شد یعنی چیز دیگه ای انتظار نمی شد داشت



نکنه فرشاد عرق فروش باید شهادت میداد منصور اعدام می شد 

ولی فامیلی عبداللهی بود صحرایی چی بود از کدوم فیلم 

فامیلی رضا عبداللهی بود، فامیلی صدرا صحرایی، توی پاسگاهم وقتی مشکات داشت صدرا رو میزد و...میگفت صحرایی، اما بعضیا موقع تماشای فیلم که مشکات داشت توی پرونده یه چیزی مینوشت اِستُپ زدن، صفحه رو بزرگ و زوم کردن رو اسم و فامیل صدرا، که نوشته صدرا عبداللهی. خب این فیلمه اشتباهی یه چیزی رو کاغذا نوشتن. چ میدونستن دوستان محض کنجکاوی میخوان از صفحه اسکرین شات بگیرن بزرگش کنن. وگرنه همشون به صدرا میگفتن، آقای صحرایی

یه جوری میگن مسخره تموم شد انگار‌ انتظار داشتن قسمت اخر ساحل زندع باشه  نریمان هم نمرده باشه.. ...


عزیزم نفوذی که پلیس بود معلوم نشدکه کی بود؟  کی بودکه پاش میلنگید؟؟  اون حلقه چی بود ع ص  تو دست منصور چه میکرد

مگر تو چقدر عمیق بودی ، که اینطور درتو غرق شده ام
یه جوری میگن مسخره تموم شد انگار‌ انتظار داشتن قسمت اخر ساحل زندع باشه  نریمان هم نمرده باشه.. ...

خدایی خوب تموم شد، اما میتونستن دو قسمت آخرو توی یه قسمت تمومش کنن.

اون چند دقیقه ی توی حموم و بازی منصور و نعیم خیلی قشنگ بود ، کف کردم. خدایی منصور نقش جوکرو بدن بهش میتونه عالی بازی کنه

عزیزم نفوذی که پلیس بود معلوم نشدکه کی بود؟  کی بودکه پاش میلنگید؟؟  اون حلقه چی بود ع ص & ...

کی گفته یه پلیس نفوذی داشته؟؟؟ اینا حدسیات ببینده ها بوده که توی مجازی میگفتن. توی قسمت قبلی که مشکات ازش بازجویی میکرد، منصور قشنگ گفت که چجوری قاتل سیم کارتهای نعیم رو هک میکرده و خبردار میشده که خطشو عوض کرده. (در واقع گفت میشه از این طریق راحت این کارا رو کرد)

قضیه دی ان ای ساحلم که چندین قسمت قبل مشخص شد که یکی از کارمندای پزشک قانونی رو تهدید کرده بوده و بهش پول داده بوده که نتیجه آزمایش تشخیص هویت رو تغییر بده و الکی بگه خودِ ساحل بوده و مرده.

توی فیلم اوایل پاش نمیلنگید، بعد توی یکی دو قسمت پاش لنگید حالا شاید افتاده بوده پاش درد گرفته، مثلا میخوان تماشاچی به شک بیفته. دیگه نمیان بگن چرا توی فلان قسمت پاش لنگ زده

من جای کارگردان بودم رضا رو میگفتم بره ارز مامان منصور رضایت بگیره بعد که نعیم آزاد شد صحنه اول فصل ...

ببینم مگه حکم منصور و نریمان قصاص نبود پس واسه چی وقتی نعیم رو به خاطر اینکه اونها رو کشت محکوم کردن 😔

اصلا مادر منصور باید خودش پسرش رو میکشت به خاطر کارهایی که کرده بود اینطوری دست نعیم هم الوده نمیشد 

میشه دلبرانه بنگری...!؟
معلوم نشد...فکر کنم آخرشو تغییر داده بودن...آخه اونکه تو فیلم بود پاش می‌لنگید ولی پای منصور فقط تو ...

عزیز از همون اول کل اینا نقشه منصور بود چون به نعیم حسادت میکرد. الکی قضیه گنج رو پیش کشید، که هم طلاهای عباس رو بدزده و با داداشش فرار کنه و از اونور نعیمم بیفته زندان.

 به خاطر قضیه گنج اومدن اون بیابون رو یکم کندن، بعد منصور رو گذاشتن به عنوان نگهبان بمونه، که فرداشبش باز بیان زمینو بکنن. اما نصفه شب منصور زنگ زد الکی گفت که عباس خودش اومده گنج رو برداشت رفته. اینام رفتن عباس رو آوردن توی بیابون و منصور کلی در حد مرگ عباسو زد، (طبق نقشه قبلی خودش، احتمالا همونجام حلقشو برداشته)، بعدشم با صابر رفتن طلافروشی عباسو خالی کردن و فرار کردن سمت مرز، نعیمم افتاد زندان. (منصورم همینو میخواست، اما صابر وقتی فهمید نعیم گیر افتاده خواست برگرده خودشو به پلیس معرفی کنه و....اینجا دیگه منصور عصبانی شد داداش خودشو به خاطر حسادت به نعیم کشت). تمام طلاها و حلقه عباسم توی همون بیابون ازش کش رفته بود

فیلمنامه رو تغییر دادن  


بابا ، توی همون قسمتای اول توی پاسگاه مشکات و....به صدرا میگفتن صدرا صحرایی. نه صدرا عبداللهی.(مثل رضا عبداللهی).

بیننده ها موقعی که مشکات داشت توی پرونده چیزی مینوشت از صفحه اسکرین شات گرفتن بزرگش کردن، نوشته بود صدرا عبداللهی(خب فیلمه دیگه، از این سوتیا هست، چ میدونستن که میخوان اسکزین شات بگیرن)

مث فیلمای تاریخی که گاهی سوتیاشون در میاد که از پشتشون یه ماشین داره رد میشع  در صورتی که زمان پیامبر ماشین نبوده.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز