من آنگه که گردم به مستی هلاک به آیین مستان بَریدم به خاک/ بـه تـابـوتـی از چـوبِ تـاکـم کـنیـد به راه خرابات خاکم کنید/ بــه آب خــرابـات غســلــم دهــیـد پس آنگه برِ دوشِ مستم نهید/ مـریـزیـد بـر گـور من جز شـراب میارید در ماتمم جز رباب/مـغـنـی ، مـلـولـم٬ دوتـائــی بــزن به یک تائی او، که تائی بزن/ بزن چنگ در پرده ارغنون رهایم کن از چنگ دنیای دون /مبادا عزیزان که در مرگ من بنالد بجز مطرب و چنگ زن /تو خود حافظا سر ز مستی متاب که سلطان نخواهد خراج از خراب نزادی مرا کاشکی مادرم وگر زاد مرگ آمدی بر سرم که چندین بلاها بباید کشیدز گیتی همی زهر باید چشید🌤 گوا شیرگیرا یلا مهترا دلاور جهاندیده کنداورا کجات آن دلیری و مردانگی کجات آن بزرگی و فرزانگی کجات آن دل و رای و روشنروان کجات آن بر و برز و یال گران کجات آن بزرگ اژدهافش درفش کجا تیر و گوپال و تیغ بنفش نماندی به گیتی و رفتی به خاک که بادا سر دشمنت در مغاک
من آنگه که گردم به مستی هلاک به آیین مستان بَریدم به خاک/ بـه تـابـوتـی از چـوبِ تـاکـم کـنیـد به راه خرابات خاکم کنید/ بــه آب خــرابـات غســلــم دهــیـد پس آنگه برِ دوشِ مستم نهید/ مـریـزیـد بـر گـور من جز شـراب میارید در ماتمم جز رباب/مـغـنـی ، مـلـولـم٬ دوتـائــی بــزن به یک تائی او، که تائی بزن/ بزن چنگ در پرده ارغنون رهایم کن از چنگ دنیای دون /مبادا عزیزان که در مرگ من بنالد بجز مطرب و چنگ زن /تو خود حافظا سر ز مستی متاب که سلطان نخواهد خراج از خراب نزادی مرا کاشکی مادرم وگر زاد مرگ آمدی بر سرم که چندین بلاها بباید کشیدز گیتی همی زهر باید چشید🌤 گوا شیرگیرا یلا مهترا دلاور جهاندیده کنداورا کجات آن دلیری و مردانگی کجات آن بزرگی و فرزانگی کجات آن دل و رای و روشنروان کجات آن بر و برز و یال گران کجات آن بزرگ اژدهافش درفش کجا تیر و گوپال و تیغ بنفش نماندی به گیتی و رفتی به خاک که بادا سر دشمنت در مغاک
میخوام بهت بگم... همینکه تو قوی هستی کافیه تا به هر چی که تو دلتِ برسی...آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.. قسم به لحظه ای که زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو به خواستت میرسونه.وقتایی که میخواس بگه دوست دارم میگفت آهای دختر خانوم میدونی؟! منم میخندیدم میگفتم آره میدونم.. اونم بلند بلند داد میزد میگفت منم میدونمم میدونمم خیلی میدونم، هر کی دوروبرمون بود مثل دیوونه ها بهمون نگاه میکرد و اون میخندید.. همیشه میگفت لحظه هایی که دیوونه بازی در میاری هیچوقت فراموش نمیشن من باید با تو دیوونه باشم:) وقتی دور و برش پر بود وسط شلوغی نگام میکرد آروم میگف میدونی؟:) یهویی وسط یه عالمه کار تکست میداد میدونی دیگه؟:) وقتی گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود زنگ میزد میگف تو که میدونی.. یبار جلوم وایساد گفت دختر خانوم جذاب تا آخر عمر باید بدونی😍 واسه به هم رسیدن دو تا عاشق دعا کنید😌E&Lhttps://uupload.ir/view/vid_20251003_201452_868_oabk.mp4/
اه مشخصاتم هست ولی نمیدونم ثبت نهایی شدم یانه اخه کد و اینا نداره بعد پایین مشخصات زده تایید اطلاعا ...
تایید کن اطلاعاتتو دیگه عزیزم
میخوام بهت بگم... همینکه تو قوی هستی کافیه تا به هر چی که تو دلتِ برسی...آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.. قسم به لحظه ای که زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو به خواستت میرسونه.وقتایی که میخواس بگه دوست دارم میگفت آهای دختر خانوم میدونی؟! منم میخندیدم میگفتم آره میدونم.. اونم بلند بلند داد میزد میگفت منم میدونمم میدونمم خیلی میدونم، هر کی دوروبرمون بود مثل دیوونه ها بهمون نگاه میکرد و اون میخندید.. همیشه میگفت لحظه هایی که دیوونه بازی در میاری هیچوقت فراموش نمیشن من باید با تو دیوونه باشم:) وقتی دور و برش پر بود وسط شلوغی نگام میکرد آروم میگف میدونی؟:) یهویی وسط یه عالمه کار تکست میداد میدونی دیگه؟:) وقتی گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود زنگ میزد میگف تو که میدونی.. یبار جلوم وایساد گفت دختر خانوم جذاب تا آخر عمر باید بدونی😍 واسه به هم رسیدن دو تا عاشق دعا کنید😌E&Lhttps://uupload.ir/view/vid_20251003_201452_868_oabk.mp4/
از کافی نت ثبت نام کردم یه پرینت هم بهم داده ولی شک دارم درست انجام داده باشع الان تو سایت نگاه کردم دیدم اینو زده نگفته که شما ثبت نام شدید یاچی نمیدونم واقعا
از کافی نت ثبت نام کردم یه پرینت هم بهم داده ولی شک دارم درست انجام داده باشع الان تو سایت نگاه کردم ...
من میرم زمان ثبت نام نوشته ساعتشو روز شو
میخوام بهت بگم... همینکه تو قوی هستی کافیه تا به هر چی که تو دلتِ برسی...آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.. قسم به لحظه ای که زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو به خواستت میرسونه.وقتایی که میخواس بگه دوست دارم میگفت آهای دختر خانوم میدونی؟! منم میخندیدم میگفتم آره میدونم.. اونم بلند بلند داد میزد میگفت منم میدونمم میدونمم خیلی میدونم، هر کی دوروبرمون بود مثل دیوونه ها بهمون نگاه میکرد و اون میخندید.. همیشه میگفت لحظه هایی که دیوونه بازی در میاری هیچوقت فراموش نمیشن من باید با تو دیوونه باشم:) وقتی دور و برش پر بود وسط شلوغی نگام میکرد آروم میگف میدونی؟:) یهویی وسط یه عالمه کار تکست میداد میدونی دیگه؟:) وقتی گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود زنگ میزد میگف تو که میدونی.. یبار جلوم وایساد گفت دختر خانوم جذاب تا آخر عمر باید بدونی😍 واسه به هم رسیدن دو تا عاشق دعا کنید😌E&Lhttps://uupload.ir/view/vid_20251003_201452_868_oabk.mp4/