سیاست نداری عزیز جان بجای دعوا کافی بود بعد از رفتن مهمونا به بهونه ی کمر درد و دل درد بری اتاق و دست به سیاه و سفید نزنی الکی هم پیاز داغش رو زیاد کنی اینجوری هم به حد کافی عذاب وجدان میدادی بهش هم مجبورش میکردی همه ی کارا رو انجام بده تا دفعه بعد از این کارا نکنه
بعدم برای شام زیادی شلوغش کردی غریبه که نبودن یه نوع غذا با سالاد کافی بود بقیه اضافه کاری بوده که هم الکی خودت رو خسته کردی هم توقع قوم شوهر رو اینجوری بالا میبری از حالا بجای قدردانی یه بار سفره ی ساده بندازی تازه طلبکار میشن