یه برادر دارم
که آرزو میکنم حتی نصیب دشمنمم نشه!
سالهاست اذیتمون کرده
از وقتی که یه الف بچه بودم تا الان که ۳۲ سالمه ازش میترسم
من که از اون خونه رفتم
اما دلم برای پدر و مادرم میسوزه. خیلی اذیتشون میکنه
بنده خداها پیر و مریض هستن، دیگه وقت استراحتشونه... به جای اینکه کمکشون باشه، کارد به استخونشون رسونده، دردشونو بیشتر کرده
یعنی پدر و مادرم نفرینش نمیکنن!!!! یا نفرینشون نمیگیره!!!!
همش آرزو میکنم بمیره این عوضی
ولی سُرو مُرو گنده داره زندگی میکنه!!!
پس این عاق والدین چیه میگن!!!!!!!!!