شاید حساس شدی و افسردگی داری منم بعد از زایمان دچار بودم همه اش فکر میکردم بچم مریضه هی ولش میکردم می رفتم خونه مامانم همسرم نگهش می داشت 😔خیلی وقتا هم دلم میخواست بدم اطرافیان بزرگش کنن چون طاقت مریضی اش رو نداشتم ولی این فقط فکر و ترس خودم بود و احساسم این بود، اگر اینجوریه حتما برو مشاوره تا از این عذاب راحت بشی
یعنی چی بچم شبیه سندرومی هاست یعنی سندروم داره؟ بعد تو ازمایش مشخص نشده؟ چرا میخای طلاق بگی ...
اره یقه خدارو میگیرم چون خودش گفت ازم بخوا منم ازش بچه خواستم گفتم خدایا من تحمل هرچی دارم جز بچه مریض اگر قراره بچه مریض تو سرنوشتم باشه بهم نده بذار تو حسرت بچه بسوزم ولی بچه مریض نه حتی این بچه بند ناف دورگردنش پیچیده بود چرا اونوفت نگرفتتش ازم یقشو میگیرم بازم میگم بزرگ نیست رحیم نیست خلف وعده کرد
اره یقه خدارو میگیرم چون خودش گفت ازم بخوا منم ازش بچه خواستم گفتم خدایا من تحمل هرچی دارم جز بچه مر ...
باشه خدا هم بد
هزار و یک مدل ازمایش هست برا این بچه
چرا اوردیش تو دنیا که الان اینجوری بشه
یعنی نمیدونستی(لحنم پرسشیه سرزنشی نیست)
یک آدم رک هستم ولی بی زحمت اگه بی ادبی کردم پای رک بودنم نزارین اون یه مقوله جدا از شخصیتمه😂درخواست دوستی ندین لطفا...خدایا شکرت.🌸قانون مزرعه میگه:تو تصمیم میگیری چی بکاری، اما تو فصل برداشت تو موظفی اونچه که کاشتی رو برداشت کنی🤫 مستی که داره پیشت اعتراف میکنه براش کشیش نشوووووو.....