سلام
شوهرم از اول عید خیلی اذیتم کرد خیلی خیلی
خونه مامانم همش بهونه میگیره که نیاد و الکی الکی ایراد میگیره ازشون که اعصاب منو خورد کنه
خداییش خانوادم تاحالا نه بی احترامی کردن بهش نه کاریش کردن برعکس همیشه احترامش نگه داشتن
بنظرم از بس عزت و احترامش گذاشتن مست کرده 😒
همش میگه درک کن من این دو ماه کارم سنگینه به من نگو بیا اینجا و اونجا بعد خودش نصف روز میره میشینه خونه مامانش
برا خانواده خودش کار نداره هاااااا به من خانوادم که میرسه یهو سرش شلوغ میشه ، کل عید زهرمار کرد برامون همش بحث و دعوا
منم طبق خواسته خودش درکش کردم فراواااااااااااااان 😐
مامانم دعوت کرد ، خودم و دخترم رفتیم
خالم دعوتمون کرد ، بازم خودمو ذخترم رفتیم هرکی هم سراغش گرفت الکی گفتم کار فوری پیش اومد رفت تو کارگاه 😑
عموم دعوتمون کرد برا اونجام همینطور
حتی وقتایی که میگفت میام خودم نمیذاشتم بیاد چون بعد مهمونی کل خوش گذرونی زهرمارم میکرد
حالا با وجود این اذیتایی که کرده ، امشب دخترم زود خوابید اومده چسبیده به من : میگمااااا حالا که یسنا خوابید پاشو بیا پیش من یکم
انقدررررر لجم گرفت بهش گفتم میخوام فیلم ببینم حالش ندارم اونم رفت خوابید
حالا عذاب وجدان گرفتم 😑 نمیدونم کارم درست بوده یا نه
الان ۵ ساله ازدواج کردیم ، تاحالا این کار نکرده بودم باهاش
خیلی حس بدی دارم ....
بنظر شما کارم اشتباه بوده؟ شما جای من بودید میرفتین پیشش؟!