2777
2789
عنوان

عذاب وجدان گرفتم :(

202 بازدید | 15 پست

سلام 

شوهرم از اول عید خیلی اذیتم کرد خیلی خیلی 

خونه مامانم همش بهونه میگیره که نیاد و الکی الکی ایراد میگیره ازشون که اعصاب منو خورد کنه

خداییش خانوادم تاحالا نه بی احترامی کردن بهش نه کاریش کردن برعکس همیشه احترامش نگه داشتن

بنظرم از بس عزت و احترامش گذاشتن مست کرده 😒

همش میگه درک کن من این دو ماه کارم سنگینه به من نگو بیا اینجا و اونجا بعد خودش نصف روز میره میشینه خونه مامانش 

برا خانواده خودش کار نداره هاااااا به من خانوادم که میرسه یهو سرش شلوغ میشه ، کل عید زهرمار کرد برامون همش بحث و دعوا 

منم طبق خواسته خودش درکش کردم فراواااااااااااااان 😐 

مامانم دعوت کرد ، خودم و دخترم رفتیم 

خالم دعوتمون کرد ، بازم خودمو ذخترم رفتیم هرکی هم سراغش گرفت الکی گفتم کار فوری پیش اومد رفت تو کارگاه 😑 

عموم دعوتمون کرد برا اونجام همینطور 

حتی وقتایی که میگفت میام خودم نمیذاشتم بیاد چون بعد مهمونی کل خوش گذرونی زهرمارم میکرد

حالا با وجود این اذیتایی که کرده ، امشب دخترم زود خوابید اومده چسبیده به من : میگمااااا حالا که یسنا خوابید پاشو بیا پیش من یکم  

انقدررررر لجم گرفت بهش گفتم میخوام فیلم ببینم حالش ندارم اونم رفت خوابید 

حالا عذاب وجدان گرفتم 😑 نمیدونم کارم درست بوده یا نه 

الان ۵ ساله ازدواج کردیم ، تاحالا این کار نکرده بودم باهاش 

خیلی حس بدی دارم .... 

بنظر شما کارم اشتباه بوده؟ شما جای من بودید میرفتین پیشش؟! 

نمیدونم ولی باهاش حرف بزن بگو امسال عید تنها بودی کنارت نبوده .بگو بخاطر اون هی بهونه آوردی .من خودم باشم عذاب وجدان نمی‌گیرم .والا چرا ما باید از خودمون بکذریم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همدردیییم☹

شوهر من قبلا خوب بودااا 

ولی جدیدا خیلی رو مغزم راه میره 

یعنی انقدر تو خانواده باباش مشکل دارن که دیگه اصلا وقتی برا منو دخترم نمیمونه ☹️

نمیدونم ولی باهاش حرف بزن بگو امسال عید تنها بودی کنارت نبوده .بگو بخاطر اون هی بهونه آوردی .من خودم ...

هروقت گلگی میکنم میگه کارم سنگین شده یکم درک کن 

از این بدم میاد برا خانواده خودش وقت داره هاااااا به من که میرسه اینطور میکنه 

جدیدا خاهر برادرت ازدواج نکردن ک حسودی کنه؟

نه 

ولی خواهر خودش در آستانه طلاقه 

حس میکنم هی زندگی خودمون با اون مقایسه میکنه که چرا ما خوشیم و اون نه 

نه  ولی خواهر خودش در آستانه طلاقه  حس میکنم هی زندگی خودمون با اون مقایسه میکنه که چرا ...

بهش گیر نده بزار تو پیله تنهایی خودش باشه.اگرم ایراد گرفت سعی کن گوشات نشنوه .میدونم سخته و شدنی نیست اما سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی.بلاخره میگذره

بهش گیر نده بزار تو پیله تنهایی خودش باشه.اگرم ایراد گرفت سعی کن گوشات نشنوه .میدونم سخته و شدنی نیس ...

یه هفته ای هست ولش کردم بحال خودش 

چاره دیگه ای ندارم :( 

انشاللع که کم کم خود درگیریش حل بشه:/ 


وای منم از شوهرم ناراحتم پریروز دخترم گفت بابا بریم بیرون گفت خیلی خستم نیم ساعت بعدش داداشش زنگ زد رفت پیش داداشش تا آخر شب 

دیروز دوباره دخترم گفت بابا من حوصلم سر رفته گفت میخوام بخوابم گرفت خوابید منم دخترم رو بردم بیرون اومدم دیدم نیست زنگ زدم کجایی گفت رفتم خونه مامانم 

دوباره امروز دخترم گفت بابا میایی با من بازی کنی گفت خیلی خستم منم به دخترم گفتم پاشو بریم بیرون دیگه رفتیم پارک عصر کار بود مخصوصا دیرتراومدم که نبینمش تا بره سر کار 

برا همه وقت داره به ماکه میرسه یا خستس یا بیحاله

از سرزنش دوست تا مضحکه دشمن /تاوان تو را می‌دهم هر روز/ آرزوهام همیشه آرزو موندن

وای منم از شوهرم ناراحتم پریروز دخترم گفت بابا بریم بیرون گفت خیلی خستم نیم ساعت بعدش داداشش زنگ زد ...

دقییییییقا همین مشکل باهاش دارم 

به من که میرسه حال نداره خستس سرش شلوغه 

ولی خانوادش که زنگ میزنن میدوعه اصن از هولش نمیدونه شلوارش تو پاش کنه یا سرش 😒

خانواده من کوچکترین حرفی بزنن ، برا شوخی کاملا بی منظور به خودش میگیره 

خانواده خودش هرچی از دهنشون در بیاد به من میگن بعد میگه منظوری نداشتن کهههههه ناراحت نشو 😒

دقییییییقا همین مشکل باهاش دارم  به من که میرسه حال نداره خستس سرش شلوغه  ولی خانوادش که ...

من خیلی وقت بود که هیچ واکنشی به این رفت و آمدهای نمی‌دادم چندباری اعتراض کردم که دیدم بازم رفتارش رو تکرار میکنه منم دیگه چیزی نگفتم و یه سری از رفتارهام رو تغییر دادم خودش متوجه شد دلیل هم که پرسید براش توضیح دادم 

اما الان چون باردارم دوباره حساس شدم بهم پیام داد ناراحتی؟

حتی دلم نمیخواد جواب بدم 

درکت میکنم عزیزم حالا من زیاد با دخترم وقت میگذرونم که دخترم ضربه نخوره خودمم اینجوری کمتر فکر و خیال میکنم

از سرزنش دوست تا مضحکه دشمن /تاوان تو را می‌دهم هر روز/ آرزوهام همیشه آرزو موندن

من خیلی وقت بود که هیچ واکنشی به این رفت و آمدهای نمی‌دادم چندباری اعتراض کردم که دیدم بازم رفتارش ر ...

دقیقا منم وقتمو با دخترم پر کردم 

گفتم نمیاد به درک خودمو دخترم میریم 

امسال کل عید بت دخترم تنهایی گشتیم 

به‌ خودشم گفتم ، گفتم طوری نیس حس میکنم بیوه ام اصن شوهر ندارم 😒 

کلا ندیدش گرفتم ببینم آخرش میخواد با این رفتاراش به کجا برسه

دقیقا منم وقتمو با دخترم پر کردم  گفتم نمیاد به درک خودمو دخترم میریم  امسال کل عید بت د ...

با اینکه خیلی خوبه اینجوری بودن و من از این رویه خودم راضیم اما گهگاهی دلم میخواد حضور داشته باشه دلم برای دخترم میسوزه که نمیتونه خیلی با باباش دونفره باشن 

از سرزنش دوست تا مضحکه دشمن /تاوان تو را می‌دهم هر روز/ آرزوهام همیشه آرزو موندن

با اینکه خیلی خوبه اینجوری بودن و من از این رویه خودم راضیم اما گهگاهی دلم میخواد حضور داشته باشه دل ...


چکار میشه کرد :) 


خدا عقل و شعورشون بده 


عقل و شعور شوهر منم برگردونه 😒 چون قبلا اینطور نبود یکی دوماهه که اینطور شده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز