ی سوال از متاهلا

انتقاد در زمان و مکانش

غیر زمان و مکان و بدون سیاست، خودت ادم بده میشی 

توام چیزی نگو،خانواده شوهرمن کلا جرات ندارن باخودش حرف بزنن چ برسه من

حوصله ندارم گلایه کنم

بدبخت شدیم دیگ

حالا هعی چس ناله بیایم

گلایه میکنم . نکنم ک میمیرم حالا چ طرفشون باشه نباشه فرق نداره من حرفمو میزنم 

خداروشکر خانواده همسرم خیلی خانواده محترمی هستن تا به حال چیز بدی ازشون ندیدم که بخوام گله کنم 

گلایه نکن ، همون موقع از خودت دفاع کن حقتو بگیر، نزار حقتو بخورن

خب چون همسر شما اونجوریه فایده ندارع و فقد خودتونو کوچیک میکنین 

ولی بقیه ک ب حرف زناشون گوش میدن ارع ب نظرم گفتن درستع البتع نکه یکسره خدا بگی از کوچکترین کارشونم بگی ن فقد مسایل مهم چون زیاد بگی براش عادی میشه و گوش نمیده 

ولی وقتی یدچیزیو بگی میفهمه چقد ناراحت شدی ک گفتی

خدا بد شانس اگه داداش ما بود مرد زندمون با فحش دعوا یکی کرد بود مردم‌چه شانس های دارن

نه خودمو میزارم جاش خوشم نمیاد معلومه ک اونم خوشش نمیاد

من قبلاً گلایه نمی‌کردم با اینکه خیلی ناراحتم میکردن الان هم گلایع میکنم ولی بدشونو نمیگم میگم کارش خوب نبود ولی زیاد نمیگم خیلی کم پیش میاد بگم 

اکثر مردا همینن درکل نباید پیش شوهر این حرفا زده بشه یا همونجا خودمون جواب بدیم یا با کسی قابل اعتماد نزدیکمون دردودل کنیم من خودمم چون خواهر ندارم ازبس توخودم میریزم بعضی وقتا مجبور میشم به شوهرم میگم 

شوهر من طلبکار هم میشه.. میگه چرا رفتی یا زنگ زدی ک بهت اینو بگن؟ خواهرش دهنشو وا میکنه ب هرکی هر جی دوس داره میگه اونوقت همسرم میگه عب نداره اون اخلاقش اونجوریه ناراحتی نرو خ بابام

شما دو تا کار کن 

یکی اینکه پیش همسرت که نشستی یهو زنگ بزن به مادر شوهرت باهاش حرف بزن خوش و بش کن و موقعی که دوتایی هستین از خوبیاشون بگو بهش بفهمون که خانوادشو دوست داری بعدیشم اینکه یه موقع دیدی باهات رفتار کردن خیلی آروم و ریلکس به حالت گلایه بهش بگو و اینم اضافه کن که من مامانتو خیلی دوست دارم اما با این حرفشون ناراحت شدم واقعا 

قبلاً نمبگفتم و همسرم حمایتتم نمی‌کرد 

الان میگم فهمیده منم ناراحت میشم حمایت میکنه