دلم میخواد برم خونه خودم ،
الان خونه مادر شوهرمم. با هر قربون صدقه نوه شون اشکم میخواد در بیاد، با هر لحظه شوق و ذوق شوهرم حرص میخوردم و با ی لبخند سعی میکنم خودمو خوشحال نشون بدم و خیلی دارم خودمو کنترل میکنم که با شوهرمم دعوام نشه. چرا همه درهای شادی و خوشبختی چند سال به روم بسته شده؟