سلام بچه ها من ۴ ساله که با یکی دوستم خعلی دوسش دارم اونم منو دوس داره همشهری هستیم نیم ساعت فاصله هست در طی ۴ سال فقط ۲ بار دیدمش اونم با مامانم شهر رفتم از دور دیدمش من روستا زندگی میکنم . مامانم هم خعلی اذیتم میکنه نمیزاره از خونه برم بیرون همش توی خونه زندانی هستم اصلا نمیزاره برم بیرون .خعلی مذهبی هست و دیوانه کرده منو . همش گریه میکنم و بیقراری خعلی حالم بده نمی دونم چیکار کنم خعلی شرایط سختی هست فقط چت میکنم تماس هم نمیتونم که مامانم کنار گوشم میاد گوش میده واقها خسته شدم خستع