دوستان ما سفر مشهد رفتیم با چند تا سفر کوتاه که مادر شوهرما بردیم خیلی هم بمن خوش نگذشت بگذریم بعد مادر شوهرم با پسراش و ماشین شوهر من خواستن برن مشهد بمن که اصلا تعارف نزد و بعد اومد بالا گفت خواهرم گفته با عروس مسافرت نرو و عروستم با خودت مسافرت نبر و خداحافظی کرد و رفت شوهر منم اون موقع نبود ماموریت بود من خیلی ناراحت شدم   و حالا ما میخوایم  بریم مسافرت اونم میخواد بیاد و شوهرم میخواد بیاردش به نظرتون حرف خواهرشا(خواهر مادر شوهرم) به مادرشوهرم و شوهرم بگم ؟چون خیلی تو دلم مونده