بهم گفت که ببخشمش منم بهش گفتم اگه توو گذشته من همچین لکه ای بود چیکار میکردی گفت میبخشیدمت منم گفتم خب توو گذشتم که همچین چیزی نیست ولی اجازه بده من یه مدت کوتاهی دوست پسر داشته باشم در حد تماس تلفنی بهم گفت با غیرتم بازی نکن
توام تکلیفتو باهاش یه سره کن گلم
دنیا رو سرم خراب شده الان که بغلم میکنه همش صحنه ای که با یکی دیگه بوده میاد جلو چشمام اشکام خود به خود میریزه توو گوشیشم پیام با یه دختر دیدم که حرفا زشتی بهش زده بود ولی تاریخ پیاما مال 1سال پیش بود قسم خورد که اینا مال قبل از آشنایی با من بوده قسم خورد که از وقتی با من عقد کرده به سمت هیچ دختری نگاه نکرده ولی دیگه قسماشم برام قسم نیست 😭😭😭
عزیزدلم سنت واقعـا کمه برای ازدواج کاش یه کم بیشتر فکر کنی...
اون شب که گریه میکردم کنارم بود هر نیم ساعت یه بارم بهم میگفت گریه نکن ولی من داشتم نابود میشدم اون اصلا اشکش در نیومد بهم گفت توو نمیدونی من از دورن داغونم 😢😢
خیلی با خودم سبک و سنگین کردم که ازش جدا شدم دیدم خودکشی برام خیلی راحت تره ولی نمیتونم ازش جدا شدم برا همین دوباره باهاش شروع کردم اما الان اصلا بهش اعتماد ندارم ولی خیلی خیلی دوسشدارم 💔🥺
نمیتونم درک کنم چرا انقد سخت گرفتی
واقعا تو مغزم نمیگنجه
عـــزیزم خیلی کودکانه فکر میکنی...ببین تو به خاطر یه سیگار کشیدنش نابود شدی.تو آدم معتقدی هستی ولی ایشون چارچوبی نداره تو زندگیش...با کسی که بهش اعتماد نداری نمیتونی خوشبخت بشی همیشه فکرت هرز میره من هر چی بگم گوش نمیدی و پای دوست داشتن رو وسط میکشی ولی خب رسالت من اینه چیزی که درسته رو بهت بگم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
