سعی کن احساسات تو پیشرفت و عشقت و چیزایی ک میدونی ب چشم میاد رو صدا نزنی
اینکه یکیو دوس داشتم خیلیی ولی الان دیگ ن
راز با نیمه تاریک وجود فرق داره !
راز چیزیه ک دونستنش و فهمیدنش توسط بقیه به ما آسیب می‌زنه وتحت هیچ شرایطی نباید کسی بفهمه
مثل اینکه ما چقدر درآمد داریم این یه رازه چون اگه آدم های غریبه بفهمن راز قرض گرفتن زیاد ، دزدی ، حسادت به ما ووو باز میشه
اما نقطه تاریک وجود عادت رفتار و اتفاقیه ک ما خودمون برای خودمون بزرگش کردیم و در واقعیت اونقدر چیز بد و عجیبی "ممکنه" نباشه
مثلا تو از اینکه بقیه بفهمن زیر لباست ترک بدن داری میترسی و شنا و باشگاه نمیری ک مبادا بفهمن خب این در این حالت برات نقطه ضعف میشه و وقتی کسی برای اولین بار خودش این رو بفهمه و شُک شما رو ببینه یه نقطه ضعف دستش دادبن
اینکه آدما این موضوع رو بدونن در حالت عادی چیز بدی نیست اما اگه این موضوع نقطه ضعف تو باشه آره بده !
در این مورد باید بگم منم قبلا اسم آدم ها یادم نمیموند
و این موضوع خیلی اذیتم میکرد یه خانم عزیزی بهم یه راهکار ساده اما خیلی خوبی داد بهم گفت از این به بعد یه دفترچه کوچیک بردارم و تو هر موقعیت اسم اون آدم رو مخصوصا اگر قراره مجدد ببینمش بنویسم مثل مشتری خاصی ، آشنا ، همسایه و..
این بار من به شما پیشنهاد میکنم ک وقتی به آدمی رو دیدین خیلی نامحسوس به جزئیات چهره طرف مقابل تون دقت کنین و براش یه نشونه بزارین مثلا یه دختر خاله ای دارین به چهره اش نگاه میکنین مثلا ابروهاش خیلی پر و مشکیه مثل پَر او قشنگه یا چشماش رنگیه یا بینیش بزرگه یه نشونه براش میزارین و با اون نشونه به یادش بیارین
عزیزم آدم ها و افکارشون نسبت به خودت رو خیلی عجیب و بزرگ کردی برای خودت🤦🏻♀️
یه حرف معروفی رو یه جا خوندم واقعا منو تکون داد
گفت مردم یه سرماخوردگی ساده شون مهم تر از مرگ من و شما است ! 🤭
ما گاهی وقتا فکر میکنیم ک آدم ها ساعت ها به ما فکر میکنن تو دلشون مسخره میکنن اما در واقعیت اصلا اینطوری نیست
تصور کن امروز صبح تو پیاده رو کنار خیابون خوردی زمین
اون لحظه فکر می‌کنی کلی عالم و آدم به ما فکر میکنن و مسخره مون میکنن و سر همین کل روز حالمون خرابه اما در واقعیت ۵ دقیقه بعد اصلا اون آدم به فکرشم نمیاد ک تو اتفاقات روزانه اش یکی تو خیابون خورد زمین
اینجا هم میلیون ها کاربر هست و کسی اونقدر به اتفاقات و زندگی بقیه توجه نمیکنه یه تاپیکو نصف و نیمه میخونه سریع می‌ره تاپیک بعدی و..
یه بار من جلو یه ساختمون بزرگ خوردم زمین ! یعنی قشنگ حس کردم صدای مهره های کمرم شنیدم! انقدر ترسیده بودم که حس می کردم ممکنه کمرم مشکلی براش پیش آمده باشه! بعد چند تا دختر بودن زدن زیر خنده بعد یعنی برای اینکه من ناراحت نشم زود رفتند! حتی نگفتند کمک کنیم تا از رو زمین بلند بشه. یوقت چیزیش نشده باشه! اصلا درک نمی کنم زمین خوردن یه آدم چه خنده ای داره!
درسته شاید بعصیا اصلا توجه نکن ولی یه عده ادم بیشعور هم هست ک از حرفای مردم از مشگلات مردم اسکرین میگیرن و باهاش تاپیک میزنن همونجوری ک چند وقت پیش کلیپ نینی سایت داخل یوتوب دراومد اون اقای بی شخصیت هم همین کارو با نی نی سایتیا کرد
