وقتی که میریم خونه خانواده اون من همیشه هم به احترام خانوادش و خودش میگم خب شاید دوست داره بمونه خونه پدر مادرش و پیششون باشه هیچ وقت هی نمیگم بریم بریم
و همیشه تا ساعت ۱ ۲ میمونیم اونجا
بعد اون وقت وقتی میایم خونه پدر مادر من تا شام میخوریم میگه بریم😒
دیگه سری اخر گفتم من میمونم پاشد با بقیه مهمونا رفت پایین بعد زنگ زده میگه چرا نمیای مگه من گفتم بمون؟
حس میکنم زیادی دیگه بهش رو دادم
الانم خالم گفته بیاید فردا شب خونمون میگه بگو نمیایم
من چجوری رفتار کنم با این
امروزم یکم بحثمون شد کلا باهاش صحبت نکردم