5. محبت به عروس/ خانواده همسر
خواستی به عروس محبت کنی از دریچه پسرت وارد شو و خواستی به مادرشوهر و خواهرشوهرت محبت کنی از دریچه شوهرت وارد شو! متاسفانه چیزی که میبینیم اینه که برای محبت ها هم عروس/خانواده همسر رو حذف میکنیم و هم پسر/شوهر رو
به این مورد که موضوع تاپیک پارسال بود دقت کنید.
++ خلاصه ی موضوع کاربر: شهر دور عروس شدم، جهیزیه رو آوردم. مادرشوهرم اومد توی تک تک کارتن ها رو نگاه کرد و نظر داد، چرا وقتی مادر من هنوز نمیدونه، فرش من چه شکلیه مادرشوهرم باید اینکا رو کنه؟ به شوهرم گفتم و شوهرمم عصبانی شد رفت به پدرشوهرم گفت. پدرشوهرم مادرشوهرم رو زد. بعد هم شوهرم اومد خونه من رو زد!
از نظر برخی کاربرها این کار بد بود و استارتر حق ناراحت شدن داشت و از نظر برخی کاربرها زودرنج بود.
نکته ای در ارتباط با دید و بازدید از جهیزیه:
اگه دختر دوست داره نگاه کنی و نری نگاه کنی، میشی حسود. میگه اینقد حسود بود که نیومد وسایل رو نگاه کنه
اگه دختر دوست نداشته باشه جهزیه رو نگاه کنی و بری قشنگگگ نگاه کنی میشی فضول.
این مادرشوهر اگه مادرشوهر عاقلی بود. اول به پسرش میگفت ما میخواهیم وقتی می یایم خونتون وسایل رو قشنگگ نگاه کنیم و بررسی کنیم. به نظرت خوبه؟ اون پسر هم میگفت حالا موقعش بهتون میگم. (حرف غلط: میرم از زنم میپرسم بهتون میگم) بعد شوهر زیرک میرفت نظر زنش رو میپرسید و به مادرش میگفت نه من دوست ندارم که این رسم رو (حرف غلط: نگاه نکنید چون زنم دوست نداره). و در نهایت مادرشوهر تاپیک میرفت و وسایل رو نگاه جزئی میکرد و میومد و این جنگ بزرگ هم به پا نمیشد.
++ موضوع کاربر: مادرشوهرم بهم پول داده و گفته دمپایی بخر
مادرشوهر باهوش: پسرم تولد زنته میخوام براش دمپایی بخرم، نظرت چیه؟ حتی اگه پسرش نظر زنش رو نمیپرسید و هم میگفت خوبه، عروس نمیتونست شاکی بشه؟ چرا چون به تایید شوهرش بوده اگه پسر گفت گوشی بخر چی؟ خب جنگ که نیست به پسرت میگی من اینقدر بودجه دارم، هر چی فکر میکنی خوبه بگو بخرم. پس نازگل _بانوو خانم! قراره به عروس و خانواده شوهر باج بدیم دیگه؟ من اسمش رو نمیذارم باج دادن. میذارم زیرکی. اینجوری دیگه پسرم نمیتونه بیاد به من بگه زنم رو ناراحت کردی! فضولی برای چی اینقدر جهیزیه رو نگاه کردی و... و اگه بخواد چیزی بگه بهش میگم من که ازت پرسیدم خودت گفتی. اگه هم توقعش زیاد بود میگم من نمیتونم و خودتم کمک کن یا یه چیز دیگه انتخاب کن.
پس نظرم اینه اگه قراره لطف و محبتی و خدمتی به عروس/خانواده شوهر کنیم از دریچه پسر/شوهر وارد میشیم.
++ نمونه ای رایج: خانواده شوهرم وقتی میخوان بیان خونه ی ما فقط به شوهرم زنگ میزنن و من رو نادیده میگیرن و دیگه به من که خانم خونه هستن زنگ نمیزنن. برای دعوت کردنشون هم همیکار رو میکنن.
اتفاقا خانواده همسر کار درست انجام میدن، عروس خانم توقع تو غلطه! تو رو خانواده همسرت نادیده نگرفته. تو رو همسرت نادیده گرفته. همسرت باید به خونواده ش بگه بهتون خبر میدم. بعد از خانمش بپرسه مهمونی دعوت شدیم نظرت چیه؟ (ممکنه خانم عادت ماهانه باشه و اصلا نتونه بیاد مهمونی.) وقتی زنش گفت نمیتونم. آقای همسر زنگ میزنه به خانواده ش و میگه ممنون از دعوتتون، شرایطم برای مهمونی خوب نیست (حرف غلط: زنم حالش خوب نیست). زن تو جزو شرایط تو هست و تو اگه بگی شرایطم خوب نیست دروغ نگفته ای.
خواهر شوهرم بچه م رو میزنه؟ چکار کنم؟
آفرین دیگه یادگرفتی میری به شوهرت میگی بچه مون رو میزنه، تنها کسی که حق داره بچه رو تربیت کنه تویی و ازت میخوام بهشون بگی وقتی رفتار اشتباهی میکنه به جای اینکه خودشون
میخوام یه ترشی بدم خواهر شوهرم، چکار کنم، بدم؟
آفرین از شوهرت بپرس ترشی ببریم برای خواهرت؟ شوهرتم از خواهرش بپرسه ترشی میخوای؟