من قدیما عاشق پسرعموم بودم ، البته رابطه ای نداشتیم فقط در حد پیام و اینجور چیزا ولی حس میکنم اون منو دوست نداشت ، البته شایدم چون داداشش عاشقم بود، نمیدونم! به هرحال من الان ده ساله ازدواج کردم و شوهر خوبی دارم ولی اون مجرده و من هر سری تو مهمونی های فامیلی می بینمش... وای نمی دونید چه عذابی میکشم با هر دفعه دیدنش! عشق سابق فراموش میشه؟ این درد درمونی داره؟ کلی هم عذاب وجدان دارم... چون شوهرمو دوست دارم، مرد خوبی هم هست. چیکار کنم ؟ هر دفعه که می بینمش انگار این زخم قدیمی سر باز میکنه
خدایا چنان کن سرانجام کار / که تو خشنود باشی و ما رستگار
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
😍✨دخترکوردم .میل به زندگی دارم🍩عشقم همسرمههههه💛💛 دلم برای سقز تنگ شده😭دیااارم 🍬🍬🍬تاپیکامو دنبال کنید 😁 تاپیک هایی که برای استاد زبانم میذارم رو نگاه کنید و استفاده کنید .قطعا موفق میشید🍸من مدیونشونم .با این شرایط اقتصادی بد به من کمک کرد به خودم بیام😊🌹امید هست
مثل همیم با این تفاوت که اون ازدواج کرد از ترس اینکه بچمون مشکل پیدا نکنه.شب عروسیش زجه زدم بعد تالار واقعا ظالم باشی سالمی.زندگیم رفت و اون یه پسر داره و من مجرد.نامزد کردم و از همین سواستفاده کردن رفتیم ژنتیک مشکلی نبود به دروغ گفتن نه مشکل داری.به یه شرط از سکه هات بگذر .که داستانی بود و آخر بهم زدیم
منم مث تو به عشق خانوادگی داشتم که چند وقت پیش تو یه مراسم دیدمش چشم که بهش افتاد تماااام اون خاطرات برام زنده شد الان ازدواج کردم و عاااااشق شوهرمم ولی وقتیکه اونو دیدم حسی بهش نداشتم