وشوهرم ک بزور من وخونه مامانبزرگم میبره من وبرد وبازدوباره میگفت من دیگ باتونمی‌سازم بچهاروبزاریم بروخونه بابات وطللقتو بگیر
رفتیم خونه‌مامانبزرگم وتاشب‌بودیم‌وبرگشتیم‌خونه‌پدرشوهرم
سربرگشت‌اینقدحرف‌زد‌ک‌من‌تورودوس‌دارم🫥
وهیچ‌وقت‌طلاقت‌نمیدم
خلاصه‌باکلی‌بدبختی‌شبم‌خوابیدم‌صب‌برگشتیم شهرمون
من يه زندايي دارم با اينكه ٢تا بچه داره ولي هنوزم مثل بچه ها رفتار ميكنه يه چيزي شبيه به شما
جلو خانواده شوهر ، بايد اونا بالا ببري،بالا هم نميبري نزن تو سرش حداقل. بعدشم دعوات رو نبر جلو اونا اينا شخصيت تو رو پايين مياره و تنها اسيب به تو ميزنه و بقيه به كتف چپشونم نيست جز اينكه بگن داداشمون از زن شانس نياورد
شوهرت چراثبات شخصیت نداره یعنی چی هی زرت وزرت میگه میخام طلاقت بدم مثلا میخاد تو روبترسونه که هیچی نگی. آخرش نرفتی حرم؟
بنظرمن خیلی زشته توخونه دیگران دعوا کردن باعث میشه که دیگه بهت احترام نزارن
رفتار شما برای زندگی مشترک دارای پختگی نیست
و در کوتاه مدت و بلند مدت، اطرافیان و در وهله اول همسرتون از شما دور میشه
باید زنانگی همراه با تدبیر رو در خودت جمع کنی
چند ساله مزدوج شدی؟
دقیقا من چندباری باهمسرم اختلاف داشتم به مامانش، گفتم پسرت فلان کارو کرده بااینکه خودش هم میدونست پسرش مقصره و شبها خونه نمیومد ورفیق بازی می‌کرد جلو خودپسرش دراومد گفت تقصیرتوئه بشین فکرکن ببین تو چه مشکلی داری که پسرم ترجیح میده بره پیش دوستاش اونم مرده حوصلش سرمیره نمیشه همش توخونه بشینه ور دل تو که وهزارتاحرف دیگه منم قسم خوردم اگه شوهرم حتی سرمو ببره بهش نمیگم بعد اون ماجرا دوباره دید شوهرم شب خونه نمیاد و رفته رفیق بازی به من گفت شوهرت کجاس مثلا میخاست بگه براش مهمه ودل میسوزونه گفتم حوصلش. سررفته بادوستاش رفته بیرون چقد بشینه توخونه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
