سلام به آن غمی که گمان میبری قرار نیست از تو دور شود ولی شاید این آخرین شبِ آن باشد!مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم . که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم .ولی یک چیزی بگم یادتون بمونه: «گاهی وقتا بدشانسی هامونم از سَر خوش شانسی هستش» این رو بعدا متوجهاش میشیم.. . اگر مرگم فرا رسید و یکدیگر را ندیدیم فراموش نکن که من دیدار تو را بسیار آرزو کردم 💜
یه زمانی توی خونه مادربزرگم فقط چند تا زن بودیم و تنها پسر بینمون پسرعمم بود که تو سن بلوغ بود صداش دورگه و خروسی بود بعد از توی باغ صدا میشنویم ..گفتیم اگه دزد باشه این پسر عمه بنده داد بزنه تا به عنوان یه مرد بالغ ازش بترسن و فرار کنن..پسرعمه لوس منم ترسیده بود😂میره تو پنجره با یه صدای نازک زنونه که میلرزید داد میزنه کی اونجاس..و مارو بگی غش کرده بودیم از خنده...گفتم یچیزی بگم از و حال و هوای اون ترس بیایی بیرون:)