دیروز با شوهرم دعوام شد یکساله عسلویه بود نیومده بود شانس قشنگ من پسر عمه کثافتم ک اصلا و ابدا هیچ حرف و رابطه و کاری با هم نداریم (چهار ساله ندیدمشون کلا با خاندان بابام فقط خیلی کم با یدونه از پسر عموهام صحبت میکنیم )دیروز زنگ زده شنیده شوهرم برگشته کرده مسخره بازی منم شمارشو نداشتم اول میگم شما میگ فلانیم بعد مسخره بازی در میاره منم گفتم مث آدم بحرف بینم کی هستی گفت فلانیم وصدا سگ در آورد شوهرمم میگف این کیه فک میکردم چون عسلویه کار میکنه و دیر ب دیر میاد من بهش خیانت کردم زد تو گوشم بعدم ک با اس ام اس دعواشون شده بود و پسر عمه نفهمم فهمیده بود گوشی دست شوهرمه گفته بود تو عروسی زنت بهم شماره داده 😔و منی ک بیشتر از دوساله عروسی هیچکی نرفتم .... و تا پنج دقیقه قبل عید قهر بودیم و بازدم کاری میکردم کسی نفهمه آخه خونه برادر شوهرم بودیم