بچگی کردم نفهمی کردم و خیلی پشیمونم. خداروشکر کسی نفهمید که چیکار کردم آبروم نرفت و خداروشکر میکنم که الان زنده ام. یه لحظه تحت فشار عصبی قرار گرفتم حال روحی خوبی نداشتم یکمم کنجکاو بودم میخواستم بدونم چی میشه خیلیی قرص خوردم هرچی ک گیرم اومد خوردم. بازم تاکیید میکنم همش لطف خداست که زنده ام و هیچیم نشد فقط دکترا گفتن مسمویت سادس یه نصفه روز بیمارستان بودم. ولی الان یه مشکلی دارم اصلا نمیتونم دیگه قرص بخورم حتی یه دونه. دلدرد پریودی که میگیرم از درد میمیرم ولی اصلا نمیتونم قرص مسکن بخورم. هرکسم جلوم قرص میخوره یا جعبه قرص میبینم حالت تهوع میگیرم به خوردنش فکر میکنم. یا مثلا یهو خاطره اون شب که داشتم قرص میخوردم میاد تو ذهنم حالت تهوع شدید میگیرم عوق میزنم. نمیدونم چیکار کنم همش حالت تهوع دارم قرصم دیگه نمیتونم بخورم😔😔
متاسفانه بچه های جدید تا کسی میگه بالای چشمت ابروعه سریع دست به قرص میشن اکثرا زنده میمون با بدبختی ...
برای اینه که تو این دوره مرگ و زندگی هر دو مفهومشونو از دست دادن. واقعا آدما دچار بیهودگی شدید شدن. واقعا یه وقتایی از سر کنجکاوی که مرگ چیه همچین کاری میکنن. این برعکس از لوس بودن نیست. از افسردگی و رها شدگی نسل جدیده.
«آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتشبازیها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدنها و آن همه کتیبههای زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، میخواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام.» - شیخ فضلالله نوری
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
متاسفانه بچه های جدید تا کسی میگه بالای چشمت ابروعه سریع دست به قرص میشن اکثرا زنده میمون با بدبختی ...
من برعکس کسی بهم حرفی نزده بود همه هوامو داشتن ولی حال روحیم خوب نبود تحت فشار درسی بودم به خودم سخت گرفتم درنهایت قصدم مرگ نبود ولی فشار عصبی این کارو باهام کرد
آره خیلی زیاد شده اکثرا هم دخترای ۱۴ ۱۵ ساله به دلایل مث کجکاوی رابطه با دوست پسر یا لجبازی ب ...
آره دقیقا. سر هر موضوع کوچیک، اما واقعا وحشتناکه که خیلی وقتا همین جور شوخی شوخی جدی میشه و هیچ راه برگشتی هم نیست.
«آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتشبازیها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدنها و آن همه کتیبههای زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، میخواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام.» - شیخ فضلالله نوری
اگر فک کنیم این دنیا مثله جاییه که تاریکه اما پر از طلا و جواهره باید جمع کنیم برای آخرت ...
اگه اعتقاد به آخرت تو نسل جوون رو به کمرنگ شدن نمیرفت خیلی از مشکلات حل میشد
«آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتشبازیها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدنها و آن همه کتیبههای زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، میخواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام.» - شیخ فضلالله نوری
من برعکس کسی بهم حرفی نزده بود همه هوامو داشتن ولی حال روحیم خوب نبود تحت فشار درسی بودم به خودم سخت ...
به نظرم فقط یه تغییر میخواستی تو شرایطت. کنکور اعصابتو خورد کرده بود و درس خوندن برات کسل کننده شده بود. منم وقتی برای کنکور میخوندم فقط میخواستم یه چیزی بشه این یکنواختی شرایط عوض شه، خوب و بد فرقی نمیکرد.
«آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتشبازیها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدنها و آن همه کتیبههای زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، میخواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام.» - شیخ فضلالله نوری
به نظرم فقط یه تغییر میخواستی تو شرایطت. کنکور اعصابتو خورد کرده بود و درس خوندن برات کسل کننده شده ...
من امسال افت تحصیلی کردم خیلی شدید نمره های تک. بعد مدرسم خیلی تحقیرم کرد. مشاور تحصیلی گفت واقعا فکر میکنی کنکور قراره قبول بشی اصلا انگار همه چی دست به دست هم دادن برن برو عصاب من این اواخر دیگه قاطی کردم گفتمم به جهنم منکه آینده ای ندارم درسخونم نیستم بزار بمیرم هر روز هر ساعتشو به مرگ فکر کردم دیگه یه شب خواستم امتحان کنم بیینم میمیرم یا نه چشم باز کردم دیدم تو بیمارستانم. ولی همون دیقه اول پشیمون شدم و الان خیلی چیزا رو فهمیدم حالم خیلی بهتره و تا عمر دارم دیگه همچین کار مسخره ای نمیکنم
نمیدونم مشکل کجاست و تقصیر کیه که باعث شده همه از دنیا و آخرت زده شدن نمیخوام بندازم گردن مذهبیا ولی ...
منم نمیدونم. خب آره، وقتی خشک مذهبی ها آدم معمولی که اعتقاداتی هم داره پس میزنن، طبیعیه که میره جذب چیا میشه. الانم که متاسفانه مده بی اعتقادی. آدم معتقد رو یه وقتایی اطرافیان خودشم مسخره میکنن
«آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتشبازیها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدنها و آن همه کتیبههای زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، میخواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام.» - شیخ فضلالله نوری
دقیقا من خیلی سختی و بدبختی کشیدم تو زندگیم ولی چون همیشه اعتقاداتمو نگه داشتم از پسشون ...
آره اما به فضای خانواده و محیط هم خیلی بستگی داره. من یکی رو میشناختم بچه شو به خاطر اینکه مادربزرگش سوره های کوچیک قرآن رو بهش یاد داده بود، مسخره میکرد. به همین تلخی 😢
«آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتشبازیها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدنها و آن همه کتیبههای زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، میخواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام.» - شیخ فضلالله نوری
من امسال افت تحصیلی کردم خیلی شدید نمره های تک. بعد مدرسم خیلی تحقیرم کرد. مشاور تحصیلی گفت واقعا فک ...
آخه این کنکور لعنتی چیه که آدم به خاطرش خودشو بکشه😳 خونواده ت نظرشون چیه؟ اگه خیلی بهت فشار نمیارن شاید بد نباشه یه سال استراحت کنی و سال بعد شرکت کنی. من خودم دو سال زدم زیر همه چی، واقعا کارم به داروی اعصاب کشیده بود. سال سوم رفتم رشته ای که بهش علاقه قلبی داشتم، با وجود اینکه همه مخالف بودن و میگفتن پول ساز نیست. واقعا هم نبود. اما همون چیزی که میخواستم قبول شدم، هر چند آخرم فهمیدم دانشگاه هم خیلی جای رویایی نیست.
«آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتشبازیها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدنها و آن همه کتیبههای زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، میخواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام.» - شیخ فضلالله نوری