بچه ها نامزد من ارشد میخونه دانشگاشم دانشگاه خیلی خوبیه تو تهران، بعد یکی از استاداش که باهاش پایان نامه برداشته خیلی نامزدمو قبول داره چنتا مقاله با هم درآوردن و اینکه کلا زیاد روش حساب میکنه، استادش چند وقت پیش به نامزدم گفته یه دختره رو بهت معرفی میکنم باهم پیش برید فلان مقاله رو، دختره گویا تو رشته خودش جز خرخوناس
بعد قرار شده از این بعد با نامزد من همش هماهنگ کنن کارا رو بهم گزارش بدن و اینکه تو دانشگاه قرار بزارن با استاده، خیلی از نامزدم مطمئنم خیلیی ولی دوس ندارم با دختری تا این حد تو ارتباط باشه حسم طبیعیه؟ و اینکه نمیتونه حرف استاده رم رد کنه
شما هم باشید ناراحت میشید؟ حس میکنم از دوس داشتن زیادی اینجوریم نه بدبینی
خودشم از این قضیه ناراحت بود میگفت کاره تنهایی رو اوکی ترم تا تیمی، هماهنگیشو دوس ندارمو اینا...