دخترمو بردیم پارک از اینا که چندتا سرسره داره بهم چسپیده حالت قلعه داره
دخترم خیلی مهربونه دوست داره باهمه ی بچه ها بازی کنه
یه دختر و پسر جلوی یه سرسره نشسته بودن داشتن گوشی بازی میکردن نمیذاشتن بقیه بچه ها از اون سرسره استفاده کنن
بعد دختر من رفت پیششون منو باباشم پایین داشتیم نگاش میکردیم
به دخترو پسر گفت شما دوستای منید بیاید باهم بازی. کنیم یهو دختره محکم زد رو دست دخترم گفت برو ما نمیآیم دخترمم هیچی بهش نگفت واقعا نمیدونم بعضی از بچه ها کجا بزرگ شدن ک اینقد تهاجمی هستن
بعد دخترم صدا زدیم از یه سرسره ی دیگه اومد پایین دسشو دیدم قرمز شده بود
رفتم بالا به دختره گفتم چرا زدی مگه چی بهت گفت این بچه اس نمیدونه هر بچه ای میبینه دوسش نیس ولی واقعا ناراحت شدم 😭😭😭😭
دخترم خیلی مهربونه خیلی دوست داره با بچه ها بازی کنه امروز انگار خنجر زدن تو قلبم دسشو دیدم 😭😭😭