2777
2789

 وااای امروز چی فهمیدم 😲😲😲


اول بگم من یکی تو زندگیم بود  رفیق 13 ساله داداشام بود از دانشگاه به بعداز نظر خانوادم عالی باشخصیت ولی چون زبون چرم و نرمی داشت میگفتن عالیه خانوادگی میشناختیم خلاصه بهم علاقه مند. شدیم حتی مادرش مثل عروسش باهام رفتار میکنه داداشمم دخنر اونا و میخواد همو دوسدارن

بعد چند ماه فهمیدم طرفم جنس مخالف میبینه خیلی هول میشه  چند بار بهش گیر دادم گفت تو شکاکی چندین بار مچشو گرفتم وانکار کرد 

یبار ازش شات خواستم از واتساپم فرستاد. دیدم خانمی بهش گفته خوب شدی عزیزم شوکه شدم😳😳

اسم و فامیلس بود رفتم تو اینستا زدم پیجش اومد بالا  پیشو گرفتم  گفت همکارشم  اولش انکار کرد وللی بعد از لج من گفت باهاشم وفلان... 

منم با ارمین دعوام شد گفت اینجور نیس چرا بهش پیام دادی..... 

خلاصه بعد یه مدت درگیری به خاطر کار با زنه حرف زدم اونم گفت چیزی بین منو اون نیس من خودم کسی تو زندگینه بخاطرش دوساله با خانوادم دارم میجنگم شات اینا فرستاد راستم میگفت

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

حس رمان های اینستا بهم دست داد😁

   من سواد ندارم میشه انگشت بزنم 🌚                                   من عاشق فیلمم 💜💫    عاشق فیلم با معنا یک فیلم با معنا می تونه از صد تا کتاب آموزنده تر باشه سعی کنید فیلم خوب ببینید  سریال خوب ببینید ما بیشتر وقتمون در اوقات فراقت صرف فیلم میکنیم پس باید یاد بگیریم وقتمون و تلف نکنیم 🕑                     

چی بگم 

به کاکتوس که زیاد آب بدی، خراب می‌شه؛ حکایت محبت کردن به یه‌سری از آدمای زندگیمونه :)                                این که عوض شدی ترس منه شدی بازی دست همه ..میزاری میری بی من .توکه میدونی سخته غمت .از تو دیگه چی سهم منه؟

دیدم اره واقعا کسی تو زندگیشه ولی دختره سرکار داشت و پسره بیکار بود 

گفت تا الان چند بار کار براش جور کردم نمونده روانیم کرده نزدیک دوماه یا سه ماه هفته ای یبار دوبار پیام میداد و همش میخواست رابطه منو ارمین و بهتر کنه و همش میپرسید در چه حالین  منم کامل توضیح نمیدادم سر بسته میگفتم

خلاصه ارمین خان ما انقد مچشو گرفتم و هی بهش بد بین و بدبین تر شدم که رابطمون هی قطع و وصل میشد 

ولی ارمین همیشه در موزد هردو زن داداشم حرف میزد منم خیلی غیرتی میشدم و یبار دیگه حق نداری اسم رن داداشامو بیاری😡😡

پسری که مورد تایید خانواده من بود و دوسش داشتن یه مریض روانی بود که فقط و فقط  فکرو ذهنش دور ور زنهای متاهل بود 

همش میگفت تو ذهنت مریضه

تا عید پارسال یکی از رابطش با زنی خبر دار میشه و دزدکی وقتی زنه سوار ماشینش میشه ازش عکس میگیره واسه کل خانواده زنه شوهر دار میفرسته

قضیه بیخ پیدا میکنع و این منکرش میشع ولی تا حدودی داداشم بهش بد بین شد که خبرایی هست و داداشم دیگع به خانمش اجازه نداد مثل ثابق باهاش حرف بزنه  داداشم خیلی غیرتی شد

من ازش پرسیدم جریان چیه گفت چی دیدی ازم چکار کردم تو ذهنت خرابع همینو بلد بود بهم بگع تاااا

چی می گی؟ کسی فهمید؟ شات داده بهت تو شات قشتگ پیام زنه بوده انقد اسکول بوده؟ بابا بچه نیاد سایت ...

بجون خانوادم جدی میگم چون دو گوشی داشت سریع شات گرفت فریتاد چک نکرده چون چت زیاد بود  دیدم با زنی حرف زده دندون درد داشت اون موقع زنع گفته بود خوب شدی عزیزم 

اون زنه تو اینستا اسمش سیما بود  میگفت عروسی میکنم یه ماه دیگع تو ارمینم دعوت کنم میاین گفتم مگه اون میاد گفت اره 🤔🤨

گفتم ما چنین ازادی نداریم تا خانوادم سرمو ببرن نه نمیام 

اینا حرف 6ماه پیشه

بعد سر یه جریانی که اصلا گفتن نداره چند بار که دعوام شد خودمم واقعاا دوسداشتم تمومش کنم فقط دل لعنتیم پیشش بود ولی اینده قشنگی باهاش نمیدیم 

پارسالم با کاربری که تعلیق شد تاپیک زدم گفتم گفته رابطه جنسی مثل اروپایا میخوام 

دیدم برده و وحشی و ایجور چیزاس اینجا همه بهم گفتن سادیسم داره ولش کن بد بخت میشی

وقتی بار اخر دعوامون شد هرچی از دهنش در اومد بع خودم و خانوادم وداداشم گفت  منم جواب نصفشونو دادم و گفتم روزی چشمت تگ چشمم بیقتع از خجالت اب میشی و قسم خوردم برا همیشه میزارمت کنار 

لحنش اروم سد بغض کرد عین بچه ها. همین مونده بود غلط کردم نرو

ولی قسمم قسم بود و برا همیشه باهاش کات کردم چند بار پیام داد جواب ندادم

منو دید سرسنگین رفتار کردم که بفهمه تموم شد

الان از  داداشم شنیدم رفته تهران مو بکاره

از اون طرف با یه پیج دیگه پیج اون زنه سیمارو داشتم چی دیدم

ارمین که رفته تهران  پیج زنه هم داشت لایو میگرفت  بریم به سمت تهرون😳😳😳🤔🤔🤔

بعد تو لایوش تو تهران صدای ارمین تو هم میومد😳😳

بعد زنه استوری گذاشته یهویی بریم شمال  از جاده چالوس استوری گذاشته بود

داداشم یکم پیش گفت زنگ زدم به ارمین گفته اومدم شمال 

منم به پیج ناشناس به زنه گفتم تنها میزی شمال. گفتم الان میگه نه با همسرم دیدم گفت اره تنهایی یه حس دیگه ای داره

خیانت کااااااااارهای کثیف😖😖😖😖😖😖


خدارو هزار بار شکر میکنم که پسر رو از زندگیم حذف کرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز