داشتیم حرف میزدیم آنقدر از خود راضیه هی میگه من اینم و من اونم بابات از خداش بود دامادش بشم هیچکس نمیتونه به من نه بگه منم گفتم منکه راضی نبودم همونجا ماشینو نگه داشت گفت برو خونه بابات منم نمیخوامت پیاده نشدم هی جدی گفت برو بیرون منم پیاده شدم صد متر رفتم جلو اومد دنبالم و فوش داد که بیا سوار شو منم مجبور شدم بعدم زد تو سرم که تو مغروری شما بودین پیاده نمیشدین😭😭😭😭😭
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
همه زندگیم دخترم ❤❤❤وقتی بارون بباره دیگه نمیخواهم با چتر زیر بارون راه برم غم عالم میاد توی قلبمممم دیگه بعد بارون زیبا نیست کی میتونه زیبایی بارون ببینه؟؟؟ همه رنگ هاااا شسته شده ......
اسی بگو دیر نیست برو پیش کسی که لیاقتت داره مهریه و حصانت بچه ها رو بده به سلامتتتت
بگو اخه انقده خوبی رو زمین نمیمونی بچه ها رو هم بده جلو دست و پا و جذبه نداشته ات نگیرن
همه زندگیم دخترم ❤❤❤وقتی بارون بباره دیگه نمیخواهم با چتر زیر بارون راه برم غم عالم میاد توی قلبمممم دیگه بعد بارون زیبا نیست کی میتونه زیبایی بارون ببینه؟؟؟ همه رنگ هاااا شسته شده ......