ما یه همسایه داریم خانمه هر وقت صبح شوهرم میره سر کار میبینم اینم از خونه میزنه بیرون یا تایمی که همسرم میاد خونه بعد از ظهر اینم میره بیرون اوایل حساس نبودم ولی گفتم برا اینکه مطمئن بشم به همسرم گفتم یه ربع دیر تر برو سر کار بهونه اوردم براش تا دیرتر رفت بعد دو روز دیدم باز دقیقا سر همون تایم رفت برگشت شوهرم میره و میاد شما بودین چیکار میکردین منظورش چیه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یعنی باهم میاند بیرون و برمیگردند باهمدیگ هم میرند خوشگذرونی؟!!!
جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ میکند و روح را صیقل میدهدو تجربه را زیاد میکند. هیچ جا ننوشتهاند که درد با یک زن، با یک مادر چه میکند. مادران درد کشیده یا زود میمیرند، یا برای همیشه میروند، یا میمانند با چشمانی که رنگِ بیتفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخنهایش جز درد چیزی نمیروید، و گیسوانی که رقص بر شانههای زنانه را به خاطر نمیآورند. مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمیروند چیزی ننوشته است.