پسرم یه سالو نیمشه . من داشتم غذا میپختم. شیشه آب شیشه ای پر آبو از رو اپن انداخت. خورد ب یه جاییش و شروع کرد گریه اما نه اونقدرر شدید بیشتر ترسیده بود. من فکر کردم رو پاش افتاده هی بررسی کردم دیدم نه. بعد چند دقیقه موها رو پیشونیشو زدم کنار دیدم اندازع یه گردو کوچولو بالا اومده. الان میترسم. چیزیش نشه