شوهرم چند روز پیش روم دست بلند کرد تو تاپیک قبلی توضیح دادم خیلی معذرت خواهی میکنه ازم ولی اصلا نمیتونم حتی باهاش حرف بزنم همین که میاد باهام حرف بزنه قفل میشه دهنم فقط بهش میگم برو بیرون از اتاق چشماش پر اشک میشه و من اصلا برام مهم نیست
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ینی میگم بعظی وقتا کاش ب غیر این چند تا اخلاق بد دیگه هم داشت حداقل ولش کنم برم ولی خدایی خوبه این بچه ها خدا حفظشون کنه ایشالله برامون نگه داره ناشکری نمیکنم اصلا خدارو شکر دارمشون ولی خیلی دعوا داریم سرشون اوف حالا خوب شده قبلا تو خونه هم شیطنت میکردن میخوردن زمین من مقصر بودم انگار ولی اینم بگم ها خودش هم نگه میداره کلی هم مراقبشون هست ولی پیش خودش یچیز بشه میشه اتفاق افتاد پیش من بشه میشه بی خیالی و بی مسیولیتی و اینا خیلی بدم میاد از این اخلاقش آخرش گند میشه تو زندگی مون
🐥🧡💛😍🌈☔ب آرزو هایم قول رسیدن داده ام من میتوانم چون خدا را دارم🌹🌹🌹🌹
ینی میگم بعظی وقتا کاش ب غیر این چند تا اخلاق بد دیگه هم داشت حداقل ولش کنم برم ولی خدایی خوبه این ب ...
عب نداره پیش میاد دیگه قدر شوهرتو بدون الان شوهر خوب کمتر کسی سراغ داره البته از یه جهت بهشون حق میدم نگران باشن شوهر من میگه اون الان دست ما امانته بچست چیزی حالیش نیست ما باید مواظبش باشیم اتفاقی براش نیافته بزرگ که شد خودش دیگه عقل داره
مشاور خیلی رفتیم ولی فایده نداشت شوهرم بیش از حد درگیر کاره بنظرم فشارهای سر کارشو باسد یه جا تخلیه ...
ربطی نداره همسر من نطامی و مسولیت خیلی سنگینی داره یعنی یه اشتباه کوچیک براش سنگین تموم میشه با همه تلخه و سر سنگین همه اذش دستور میگیرن .اما وقتی میرسه خونه دستکش به دست و پیشبند داره🤣اگه اشتا باشی با یه نظامی میتونی درک کنی حرف من رو