سلام دوستان
شوهرم کم کم کار خودشو کرداینقدر با این رفیقای خدا لعنت کردش همراه شد که هفته ای یه شبش شد دوشب شد سه شب تا الان که شده هرشب
الان که دیگه شامم باهم میخورن مرگ بخورن الهی
روزا که یا سرکاره یا خوابه شبام با دوستاش
اصلا انگار نه انگار زن و بچه ای هم داره 😢
امشب بهش پیام دادم گفتم حالا تو باش و رفیقات تا هروقت زندگیت رو خراب کردن و کشیدن کنار میفهمی جواب نداد نمیدونم واکنشش چیه ولی خستم کرده همه ی لحظاتش شده رفیقاش نمیدونم کجا براش کم گذاشتم که اینقدر رفیق باز شده😭😭
حتی الان دیگه خونه پدرمادرشم مث قبل نمیره فقط دوستاش فقط دوستاش
کاش میمردن دوستاش کاش خفه میشدن کاش زندگیشون آتیش میگرفت