مادرشوهر من

هیچی نگو بهش.. مادر شوهر منم همینو میگه.. بیخیال

بنظرم اصن اصن اهمیت نده من دوتا خواهر شوهردارم یکی از یکی مغرورتر زنگ میزنن ب شوهرم میگن اگه دوست دااااارین بیاین شام منم لج کردم نرفتم ولی هیچوقتم ب روشون نمیارم. باخواهرشوهربزرگم ی خیابون فاصله داریم کاااااملا مثل خودشون هستم دقیقا دوماهه. ندیدمشون ولی هیچوقتم ب روشون نمیارمم هروقتم جایی جمعع بشیم ی کلمه سلام خدافظ

یکی میگه مادرشوهرم زرت وزرت میادخونمون وهی دعوت میکنه خونشون ودلم‌نمیخادهی برم دوری و دوستی

یکیم اینجوری..

بچت مگه محتاج دوستداشتن اونه

یاشماخدایی‌نکرده محتاج شام وناهاراون هستین

همین که سرش توزندگی خودشه‌ودخالت‌نمیکنه بروخداتوشکرکن

دوسداشت زوری نمیشه

توقع نداشته باشین ازکسی تااذیت نشین

نمیشه کسیوزورکردکه دوستمون داشته باشه…

اهمیت نده‌اصلا به جهنم

دلش تنگ‌شه خودش‌میاد