قضیه از این قراره که دو نفر بودن که از دوره اول باهم دوست بودن . من الان پشت کنکورم کلاس یازدهم که مجازی بود ما سه تا گروه زدیم که باهم درس بخونیم و فلان خلاصه خیلی اوکی شدیم رفیق و اینا ولی همچنان اون دوتا باهم صمیمی تر بودن . بعد دیگه از تابستون خیلی سرد شدیم مث قبل چت نمیکنیم و اینا . یه بار کلی برنامه ریختیم بریم بیرون بعد یکی از اینا یهو اومد گفت نریم گفتم چرا گفت زهرا نیستش منم از شهربازی خوشم نمیاد 🤨😐خب خوشت نمیاد از اول میگفتی.
خلاصه منم اعتمادبنفسم کمه کلی فکر که شاید از من خوششون نمیاد و فلان. ولی چن وقت یبار احوال همو میپرسیم
اول ابانم یبار گفتن بیا بریم بیرون من مریض شدم نرفتم .
چند روز پیشم یکیشون پیام داد حالمو پرسید ولی اون یکی از گروه سه نفریمون لفت داده.
حالا من پشت کنکورم و اونا رفتن دانشگاه ازاد بدون کنکور . همش یه حسی بم میگ بشون بگم بریم بیرون چون به تفریح واقعا نیاز دارم از یه طرف اون حس تنهایی خیلی اذیتم میکنه . اینکه میگن دوستای دوره دبیرستان خیلی خوبن و دانشگاه اینطور نیست و اینا
برم یا بشینم مث بچه ادم درسمو بخونم؟