دوستان من عاشق یک آقایی شدم مهندس تک فرزند از خانواده نسبتا پولدار خونه ماشین داشت سنش هم کمه اومد خواستگاری م گفتن فقط ۱۴ تا سمه مهرت میکنیم قبول کردم مادرش گفت سرویس چوب فقط مبل و تخت میخریم میز تی وی و میز آرایش نمیخریم منم بعذ اینکه رفتن به اقل تماس گرفتم گفتم که باید برای بلع برون برام انگشتر نشون بیارین گفت نهههه رسم ندارین نمیاریم منم دیدم خیلی داره بهم بی احترامی میشه آخه مادرش گفت زیر لفظی هم نمیدیم بهت ، دیگه منم گفتم پس اگه قراره نشون برام نیازی پس نیا چون ارزشی برام قائل نیستی و آقا هم زنگ زد و بهم زد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.