شوهرم شب ۱۱میادمن تادوادزده ونیم میشینم چیزی میخوادمیارم میخوره دوتابچه کوچیک دارم پیش دبستانی پسرم ودختر ۲سالشه ازصبح مراقبت اینهاست وغذادرستکنوتمیزکاری کردن
بعدمیخوام بخوابم ناراحت میشه میگه توهمش خوابی قهرمیکنهبعدصبحها۶بلندمیشم راهش ميندازم وصبحانه میدم ۹بچه هابیدارن منمیگمبخداتوخونهخستهمیشم
امامیگهتوهمیشهخستهای
حقبااون یابامن
الانم قهررفت صبح