تو این ۶سال ک باشوهرم ازدواج کردم هر روز ی بامبولی درآوردن.مادرشوهرم ظاهرا باهام خوبه ولی پشت سرم با یکی از خواهرسوهرم میشینن حرف درمیارن هردفعه هم خبرشون بهم میرسه...خداروشکر شوهرم جنس شونو میشناسه و محلشون نمیده...ولی من واقعا دیگه کم اوردم.بنظرتون چ برخوردی داشته باشم باهاشون؟؟؟
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
همین که شوهرت میدونه چجورن کافیه اصلا محلشون نده برات مهم نباشه
من ۵تاخواهرشوهرم دارم یکیشون ناتنیه اون ک هیچ ازاین۴تا یکیشون ک فتنه س زن داداشمم هست...ی بارمیگن خواهرمونو طلسم کردی ی بار بچه هاش میان پشت پنجره سنگ میزنن ایندفعه هم با مامانش گفتن ک من ب مامانش حسودی کردم کمرش خراب شده دوا و دکتر هم علاج دردش نیست چون من جشمش زدم اینارو اون یکی خواهرشوهرم ک باهام خوبه بهم گفت...منم ب شوهرم گفتم اونم گفت برو بهشون بگو...بعدشم شوهرم پشتم درومد میخواست خواهرشو بزنه ک برادرشوهرم نزاشت