داستان زندگی من مال چند سال هست/آقا هستم با خواهر دوران هم خدمتیم که دوست صمیمی بودیم آشنا شدم شدم عاشق دیوانه وار به دشواری و نصحت برادرش،نامزد و عقد کردیم نامزدم که خواهر دوستم بودمدرسه میرفت تا مدرسه تمام کرد بعد دوسال عقد ازدواج کردیم خالصه با کبود زندگی ساختیم و با خوشی گذشت که صاحب ۲ خونه و زمین و ماشین شدیم و صاحب دو فرزند ی پسر ی دختر توی بهترین اوج زندگی پسرم که مدرسه میرفت خوده مدرسه شماره والدین داشت در امور درسی در تماس بودن متاسفانه شماره گوشی همسرم داشتن در این گذرگاه که ناظم مدرسه تماس میگرفت به بهانه پسرم با همسرم صحبت میکرد متاسفانه همسرم با ناظم مدرسه کم کم دوست شدن و عاشق هم 😔 من بعد یک سال فهمیدم اونم کار خدا بود خالصه شبها با چشم گریان تا صبح میکشیدم و خدا خدا میکردم چرا من تا بهش گفتم و نصحت کردم باهاش که این راه و رسمش نیست به فکر آبروی خودت باش به فکر بچه ها این مسله حدود یک سال درگیر بودم ولی نتوانست ازش جدا بشد انگار براش دعا کرده بود خیلی با این مشکل درگیر بودم خدا میداند وبس خالصه حریف نبودم به خاطر آسایش بچه هام کنار کشیدم و طلاق تفاوقی زندگی من با ایشون تمام شد ومن حدود ۸ ماه زیر نظر دکتر روانشناس تا حالم خب شد وبه سختی شروع به کار کردم و بچه ها پیش خودش ماند و من ماندم تنها خیانت زن من هیچ وقت ببخش ندارم حتی توی اون دنیا بعد از گذشت ۶ سال حدود ۳ سال هست که ضیغه اون آقا شده با این که زن بچه داره امیدوارم که هیچ کسی رنگ خیانت نبینه در حال حاضر با دلی شاد و با تلاش سخت گرفتار کار هستم برای سلامتی خودتون و بچه هاتون از ته دل دعا کنید تورا خدا هوای هم داشته باشید این بود داستان زندگی من خوش خرم باشید🌺🍃🌼
اهل جنوبم گذشته ام بهم درس داد که هیچ کس شبیه حرفهاش نیست 💔
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
بعضی مردها دردهای دارن که بی هیچ کس نمگن فقط خدا میدونه اون موقع سرمو بالا گرفتم خداراشکر کرد کردم که تنم سالم هست و قدرت دارم که با بالا برسونم و نابودش کنم هیچ وقت نمبخشمش
اهل جنوبم گذشته ام بهم درس داد که هیچ کس شبیه حرفهاش نیست 💔
مسئله ت همینه که یک دختر نوجوان رو برای همسری انتخاب کردی!
نوجوان امروز یک چیزی رو دوست داره فردا نداره. باید صبر میکردی بزرگتر میشد.
از سلامت روان آقا اطمینان داری؟ با بچه هات در ارتباط هستی؟ اذیتشون نمیکنه؟
در یکی از تاپیک هام درباره اینکه در جلسه خواستگاری چی بگیم (برگرفته از سخنان دکتر حبشی) نوشتم. مطالب دکتر حبشی، بانوآرتمیس،دختر_گرانبها وroya_amرا کتاب کردم. میتونین ازتاپیکهایم به صورت رایگان دانلود کنید. برای زندگی مشترک، کتابی بهتر از کتاب زندگی دکتر حبشی نخوندم. برای هر زن و مردی واجب است این کتاب رو بخونه. این کتاب رو میتونین از سایت مجتمع فرهنگی شاهدان (سایت دکتر حبشی) تهیه کنید.