بدون اراده یا تکونی بخورم بطرف بالا کشیده شدم فقط نگا میکردم بچمو یادم رفته بود فقط منگ پل بودم ک شکل نور بود چطور میشد روی نور بایستم و نیوفتم ک حس کرذم کسی طرفم میاد نگا کردم کسی نبود ولی حسش میکردم نمیدونستم نور بود یا باد بود اصلا چیزی نبود ولی ب خودش قسم حسش کردم ی ابهت خاصی داشت از اون ابهتایی ک وقتایی پشتت بهش گرم بشه و از چیزی نترسی