سلام اول از همه معذرت میخوام بابت جواب ندادن پیام هاتون واقعا زیاد بود نمیتونستم جواب بدم بعد تشکر بابت راهنمایی های خوبتون سپاس
من دیشب شوهرم اومد و بعد بلند شدم آسیاب برداشتم و آویشن داشتم گفتم اینها رو آسیاب کنم قبلش لاستیک دور آسیاب و برداشتم و قایم کردم بعد جلوی شوهرم تا میخواستم آسیاب کنم گفتم عه چرا کثیفه این آسیاب و آخرین بار چی ریختم تمیز ننشستم شوهرم همین طور نگاه میکرد .بعد اومدم که ببندم هی الکی میگشتم و میگفتم ای بابا یعنی چی وا...بعد شوهرم گفت چی شده گفتم خونه جن داره فکر کنم گفت یعنی چی، گفتم لاستیک دور درش نیست اقا قیافه شوهره وا رفت و اومد تو آشپزخونه گفت یعنی چیش نیست گفتم یک لاستیک باریک داره دور درش اون نیست 🤔🤔🤔🤔😬😬😬