خواهرم بچه نیست ۲۵ سالشه اونوقت ما تهرانیم اومده خونه من زنگ زده دوس پسرش از شهر دیگه هم اومده تهران بعد پاشدن الان باهم بیرون رفتن شوهرمم نیم ساعتدیگه میاد هی میخوات بگخ خواهرت کو کجاست 😕😕😕به خواهرم میگم زود برگرد الان میره ۱۰ به بعد میاد
نباید ازاول میزاشتی بره
چی میش مثلا؟ ب شوهرت مربوطه؟
چرا نمیفممتون؟
چرا اجازه میدی بیاد خونه شما به این بهونه؟ اگه چیزی بشه از چشم تو و شوهرت میبینن
دیگه خودت میگی بچه نیست 🤭
چ شرایط سختی دیگه قبول نکن بیاد خونت اگه میخاد بره ب دوس پسرش چون بعدا اتفاقی بیفته خونوادت میگن تقصیر توعه
به شوهرت ربط نداره
بگو با دوستاش بیرونه
چیز اضافی تر گفت بزن دهنش
خب چرا باید شوهرت بدونه کجاست
ببین عزیزم ۲۵ سالشه بالاخره بالغه اگر هم همسرت پرسید بگو با دوستش رفته بیرون نگران نباش میاد
بگو با دوستش (دختر) اینجا بود بیرون رفتن
خوب کرده. زندگیه خودشه.
بگو با یکی از دوستای صمیمیش قرار گذاشتن خیلی وقته همو ندیدن
بهش بگو عزیز دلم خواهر قشنگم دوست ندارم شوهرم بگه خواهرت کجاست ب هر حال تو مهمونی خونه ما و ما باید ب مهمون حواسمون باشه مخصوصا خودت میدونی خدایی نکرده چیزی بشه مامان بابا از چشم ما میبینن .با زبون خوش بکو ببین برمیگرده زودتر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
