چرا وقتی شوهر ی خانم با خانواده زنش به مشکل میخوره مثلا باباش

طرف حق باش 

بره بازنش خوش باشن منم یه مادرم که در اینده عروسمو میفهمم

اره من اگه مادرشوهر فتنه شدم و کاری کردم آسایش بچم بهم بخوره بله مستحقم پسرم قیدمو بزنه

من هر چی فرزندمو شاد کنه راضیم 

عزیزم حرفات کاملا بجا و منطقی‌ ولی باید یه خرده عمیق ترنگاه کنیم متاسفانه بعضی وقتا لطف مداوم کم کم میشه حق مسلم . براتون مثال میزنم :

من خودم عروس یه خونواده شدم شروع کردم مهمونی دادن و جشنهای تولدشون رفتن و کادو دادن و احترام گذاشتن ...پول داروهای مادرشوهرمو تا الان که ۶ ساله عروسی کردم ما میدیم تااینکه...

یه مقدارپول جمع کردیم یه خونه معمولی همسرم دوراز چشم من خرید و زده بود به نام مادر۷۰ سالش. درصورتیکه نصف پول برامن بود. یه ماشین ساینا خریدیم همسرم زده بود به نام مادرش. پارسال بچم به دنیا اومد یکیشون بیمارستان نیومد. گذاستن فرداش اومدن خونه نیم ساعت نشستن رفتن. شما جای من باشید چیکارمیکنید؟؟

سلام 

همیشه اینطور که میگی نیس. نمیشه در همه موارد اینا رو گفت

برادر شوهرم بهم تهمت زد. خیلی سخت و گرون واسم تموم شد. خواهر بزرگش زنگ زد گف شوهرت خونه نیس با اینکه بود من گفتم نه گوشی رو گذاشتم رو پخش. خییییلی راحت گف میدونم حق با توئه اماااااا تو بچه مردمی و برادرم برام عزیزتره پس من مجبورم همه جا هر کی پرسید بگم حق با برادرمه. همون خواهرش زنگ زد به شوهرم گف بچه 6 ماهه که شیرخواره از زنت بگیر تا مجبور بشه حرفی که برادرت میزنه رو بگه درسته 

6 ماهه حامله بودم زن همون برادرش منو چنان ترسوند که کارم به بیمارستان رسید، مادرشوهرم اومد گف نه اون شوخه خاسته باهات شوخی کنه 

نمیدونم شایدم من آدم درستی نیستم اما واقعا نمیتونم مثه خانواده خودم ببینمشون 

منو از مادرم جدا کردن مادرم خیلی اذیتم کرد توهین تحقیر منو درک نکرد که راه نداره باید زندگی رو حفظ کنم الانم در ارامش نیستم من این کار رو نمیکنم

ببین مگه میشه عروس بی دلیل بیاد بی احترامی کنه؟ 

متاسفانه مادرشوهر و خواهرشوهر به خودشون این اجازه رو میدن که هر حرفی و تیکه و متلکی بگن هر دخالت ریز و درشتی کنن بعد میگن فلانی بهمون بی احترامی کرد 

هر کی به من میگه عروسمون بی احترامی کرد من میگم از اولش تعریف کن نه از وسط. اول بگو چیکار کردی چی گفتی تا بعد 

متاسفانه فکر میکنن چون پسر یا داداششون یه خانومی رو گرفته و خرج اون خانومو میده پس هفت نسل حق دارن به اون خانوم توهین کنن واون عروس نوکر بی جیره و مواجب کل فامیل ایناس

و منی که الان یه بچم دوسالش شده و یکی هم 15 روزه 

هنوز برادرشوهرم که دیوار به دیوار ماس نیومده دیدن بچه هام. 

به مادرشوهرمم که گفتم گف نه ما از این رسما نداریم. 🤣🤣🤣🤣🤣

شوهر منم همه چی شو میزد به نام پدرش یا مادرش 

محل کار شوهرم و خود شوهرم خریده ما عقد بودیم زد به نام باباش الان اونم پس نمیده معلوم نیست کی سرشو بذاره زمین ورثه ی پدرشوهرم از جمله زن جوانش( زن دوم پدرشوهرم) شوهرمو از محل کار شوهرم بندازن بیرون 

عزیزم چقد سرنوشتت شبیه منه. دقیقا منم برادر شوهرم و خواهرشوهرم همچین تهمتی زدن بعدش گفتن اشتباه کردیم ولی چه فایده

بچم۴۰ روز بود به دنیا اومده بود دزدیدنش باشوهرم گفتن باید پول و طلاهایی که تومجردی کارکردی و خریدی بیاری تا اجازه بدیم بچتو ببینی. خلاصه یهفته دوری بچم منو۱۰ سال پیرکرد. شبا تاصبح کنار گهواره خالیش ضجه میزدم. تمام همسایه ها دلشون برام کباب بود. بنظرتون این خونواده که بایه مادر و بچه شیرخوارش همچین کاری میکنن روی خوشبختی میبینن؟؟