گذشت منه احمق بازم گولشو خوردم و نمیدونم چرا موندم ب پاش...
وام ازدواجمو فروخته بودم ۴۰ تومن اینم قرار بود مال خودشو برداره بزاریم روی هم تا خونه بسازیم...
برنداشت گف از پس قسطاش برنمیام و فروخت ب من گف پولتو باید بدی پدرم گفتم چرا گفت بده اون برامون خونه بسازه گفتم هه کی پدرت با ۴۰ تومن؟؟؟
اون تو حسابش ۵۰ میلیون پول داش برای پسر کوچیکش خونه ساخت عروسی گرفت برای ما هیچچچچ من فقط مث کوزت براشون کار میکردم عروسیم نگرفتن برام گفتن این عروسی گرفته توام میخوای چیکار...